روضه ضربت خوردن حضرت علی (فایل صوتی، متن روضه و شعر)

در این مطلب فایل صوتی روضه ضربت خوردن حضرت علی ع مرحوم کافی ، روضه ضربت خوردن حضرت علی محمود کریمی، صوت روضه ضربت خوردن حضرت علی ترکی با صدای ابراهیم رهبر، روضه ضربت خوردن حضرت علی میثم مطیعی و حاج حسن خلج را می‌شنوید و متن و شعر روضه ضربت خوردن حضرت علی را می‌خوانید.

روضه ضربت خوردن حضرت علی

ستاره | سرویس مذهبی – شب نوزدهم ماه رمضان شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) است. اگر به خواندن اشعار مذهبی مانند شعر در مورد قرآن و شعر در مورد ائمهه اطهار علاقه دارید، در این مطلب روضه ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام را با چند فایل صوتی از مداحان معروف به همراه متن و شعر روضه شب ضربت خوردن حضرت علی و روضه شهادت حضرت علی (ع) برای شما فراهم کرده ایم. با ما همراه باشید. 

 

روضه ضربت خوردن حضرت علی صوتی

۱. روضه ضربت خوردن حضرت علی محمود کریمی

 

روضه ضربت خوردن حضرت علی محمود کریمی

 

۲. روضه ضربت خوردن حضرت علی میثم مطیعی

 

۳. روضه ضربت خوردن حضرت علی ع مرحوم کافی

 

۴. روضه ضربت خوردن حضرت علی به ترکی (ابراهیم رهبر)

 

روضه ضربت خوردن حضرت علی به ترکی (ابراهیم رهبر)

 

۵. نوحه شب ضربت خوردن امام علی علیه السلام حاج حسن خلج

 

متن روضه ضربت خوردن حضرت علی حاج حسن خلج

فرمود: حسن جان برو ببین هركی جلو در خونه هست،مردمی كه جمع شدن،همه بگو برن،كسی نمونه،امام حسن علیه السلام آمد گفت:همه برن،كسی نمونه،تشریف آوردن داخل منزل،دقیقه ای گذشت،آقا فرمودند دوباره،حسن جان برو ببین اگه كسی هست،مانده،بگو نمونند،بهشون بگو بابام گفته،كسی

اینجا جمع نشه همتون برین خونه هاتون،امام حسن علیه السلام دوباره تشریف آوردند،اعلام كردند كسی نمونه،بابام فرموده همه برید،اون تعدادی كه مونده بودن همه رفتند،دقیقه ای گذشت آقا فرمود حسن جان،برو ببین اگه كسی هست،دنبال یكی داره میگرده امیرالمؤمنین علیه السلام،هی حسن رو میفرسته،بلكه اونی كه میخواد پیدا كنه،حسن جان برو ببین اگه كسی هست،بگو نمونید،اومد دم در دید همه رفتند،یكنفر سرش رو گذاشته به دیوار،در خونه ی امیرالمؤمنین زار زار گریه میكنه

آقا امام مجتبی علیه السلام فرمودن:مگه نگفتم برید،مگه نشنیدید امر بابام امیرالمؤمنین رو،فرمود همه برن،كسی نمونه،سرش رو بلند كرد ،گفت آقاجان،جانم فدای تو من نمی تونم جایی برم،همه هستیم تو این خونه است،برو به بابات بگو فلانی گفت:من نمی رم،اینجا هستم آقا،امام حسن علیه السلام برگشتند داخل منزل،عرض كردند،یاابتا،فلانی نشسته جلو در همه رفتند،هرچی بهش میگم حرف گوش نمیده،میگه من كجابرم،جایی نمیرم،جایی ندارم برم، همه كسم توی این خونه است،

آقا تو اون حالت نقاهت و جراحت یه لبخندی به لبهاشون نشست فرمود:حسن جان پس برو دستش رو بگیر بیارش تو،امشب من و توام در خونه ی امیرالمؤمنین(ع)اینقدر نشستیم،دستمون رو گرفت،آورد تو،همه نشستن دور تا دور،طبیب معاینه اش رو داره انجام میده،از قول بی بی زینب بگم:

چشمان ما به سوی نگاه طبیب بود
خدایا جواب طبیب چی می خواد باشه،یه نگاه به بابام كردم
اما دل پدر نگران دل حبیب بود

بابام زیر لب هی میگفت: یازهرا،یازهرا،صحنه ی خونه ی امیرالمؤمنین رو بی بی حضرت زینب سلام الله علیها داره برات تصویر میكنه

قرآن به سر گرفته اباالفضل بی قرار

هی میگه یا الله بابامو از تو می خوام،نیمه های دل امشب بود،چشمای بی رمقش رو باز كرد،فرمود :حسن جان بگو همه از اتاقم بیرون برن،فقط بچه های فاطمه بمونن،همه از اتاق بیرون رفتن،چشمای بی رمق رو باز كرد،یه وقت ببینه عباسم دستاشو رو سینه اش گذاشته،عقب عقب داره از اتاق خارج میشه،زبان یارا نمی ده،دیگه نیرویی تو جان امیرالمؤمنین علیه السلام نیست،با دست اشاره كرد،تو كجا می ری،عزیز دلم،پسرم،بیا بنشین كنارم بابا،نشست مؤدب و دو زانو،

عرضه داشت باباجان،فرمودید:بچه های فاطمه،من مادرم ام البنین ِ،كنیز زهراست،من خودم غلام بچه های فاطمه ام،فرمود:عباس جان با دل من این جور نكن،پسرم وصیت دارم باهات،دست حسین رو گرفت،تو دست عباس گذاشت،آی مردم،امام صادق علیه السلام فرموده:هر شب ماه رمضون شب زیارتی ابی عبدالله است،این شب ها هرچی می تونی برا حسین گریه كن،معولاً كوچیكتر و دست بزرگتر میسپارند،اما اینجا برعكس شد،

فرمود:عباس جان حسینم رو دست تو سپردم،نكنه حسینم رو تنها بگذاری،تیر خلاص رو  بزنم،این دست دیگه از دست حسین جدا نشد،تا كجا،كنار علقمه،لشكر دیدن حسین پیاده شد،یه چیزی رو از رو زمین برداشت،هی میبوسه،هی به چشماش میكشه،راوی میگه گفتم:حسین ورق قرآن پیدا كرده،جلو رفتم،دیدم دست قلم شده ی عباس،حسین…

 

شعر روضه ضربت خوردن حضرت علی

بزن ای تيغ در دم راحتم كن

از اين شهر اين جهنم راحتم كن

مگر از دست تو كاری برآيد

بزن ای ابن ملجم راحتم كن

**

ز دلبر ارثيه بردن چگونه است؟

شبيه عشق خود مُردن چگونه است؟

بزن طوری بفهمم مثل زهرا

كه با صورت زمين خوردن چگونه است

**

تو كه در خون نشاندی گيسويم را

شكستی مثل زهرا ابرويم را

مرو ای تيغ كارَت ناتمام است

مينداز از قلم اين پهلويم را

«علی صالحی»

♥•♥•♥•♥•♥•♥

چقدر طرز نگاهت پدر عوض شده است
چقدر مضطرب و دل پریش و حیرانی
ندیده بودمت اینقدر تُو خودت باشی
مگر نیامده ای خانه ام به مهمانی؟
خدا نکرده مگر بد گذشته این گونه
سکوت کرده و بامن سخن نمیگویی
اگرچه مادر من نیست درد و دل بکنی
چرا تو حرف دلت را به من نمیگویی؟

بگو چه میگذرد؟ در دلت بگو چه شده؟
و یا بگو که قرارست ای پدر چه شود؟
چقدر زیر لب امن یجیب می خوانی
بلا به دور؛ قرارست در سحر چه شود؟

منم که دل نگران تو و دلت هستم
تویی که درهمه ی عمر باورم شده ای
ببین دلم چه قدر شور می زند بابا
چرا تو این همه مانند مادرم شده ای

به یاد مادری و درد و چشم تو دیدم
که دیدنش همه ی آرزوی آخر توست
نمی شود عوض تو حسن رود مسجد
که بودنت همه امید قلب دختر توست

مرو که طاقت داغ تو را ندارم من
مرو که آتش قلبم تو شعله ور نکنی
تورا به جان عزیزت – نمی شود بابا؟
که داغ مادرمان را تو تازه تر نکنی

تو را به حق همان زخم پهلوی مادر
که با عزای تو من هم عذاب می بینم
چگونه تاب بیارم که بر روی دستت
هنوز هم رد زخم طناب می بینم

«محمد حسن بیات لو»

♥•♥•متن شعر روضه ضربت خوردن حضرت علی•♥•♥

یک بار دیگر رخت ماتم در برم کرد

دیشب که اشهد گفتنت ذکر لبت بود

امن یجیب ورد لبان زینبت بود

دیشب ملائک هم گریبان می دریدند

فزت و رب الکعبه ات را می شنیدند

بر دوش من بگذار بار محنتت را

دیدم به چشم خود تمام غربتت را

هر شب سراغ چاه رفتی گریه کردی

یا بین کوچه راه رفتی گریه کردی

میدانم از هجران مادر پیر گشتی

اما مگر از زندگانی سیر گشتی؟

فکری به حال کاسه های شیر کردی ؟

فکری به حال کوفه ی دلگیر کردی؟

بابا مرو مانوس غم ها میشوم من

با رفتنت تنهای تنها میشوم من

رحمی کن آخر بر یتیمان پریشان

جان حسن قدری تحمل کن پدرجان

بادختر خود کمتر از این سربه سر کن

از رفتنت بابا بیا صرف نظر کن

با این وصیت ها نده دیگر عذابم

جان حسین دیگر نکن خانه خرابم

ام المصائب هستم و ام البکایم

تو هم شبیه مادرم گفتی برایم

بر روی چشم هستم هوادار حسینت

هستم همیشه مونس و یار حسینت

بابا خیالت جمع هستم تکیه گاهش

هستم شریک درد و داغ و سوز و آهش

دیگر نگو از خاطرات همسر خود

از خلعت و بقچه نگو با دختر خود

بس کن پدرجان چون دگر طاقت ندارم

باشد-کفن در زیر پایت می گذارم

حرف از کفن گفتی و دلشوره گرفتم

از پیرهن گفتی و دلشوره گرفتم

گفتی حسین و کربلا ای داد بی داد

گفتی حسین و بوریا ای داد بی داد

بابا حسین من کفن دارد ندارد

حتی کفن نه پیرهن دارد ندارد

♥•♥•♥•♥•♥•♥

همراهان عزیز سایت ستاره شهادت امام اول شیعیان امیرالمومنین علی علیه السلام را به عاشقان آن حضرت تسلیت می‌گوید. شما می‌توانید متن شهادت امام علی و  اشعار شهادت امام علی (ع) را نیز در ستاره بخوانید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید