سیزده دلیل برای اینکه خودکشی کنیم

سیزده دلیل برای اینکه نام رمانی است که جی اشر در سال ۲۰۰۷ منتشر کرد و موضوع آن خودکشی یک دختر دبیرستانی و انگیزه‌های این عمل است. سریال ۱۳ دلیل برای اینکه در سال ۲۰۱۷ به کارگردانی توماس مک‌کارتی ساخته شد و به محبوبیت این رمان افزود. همه آن چیز‌هایی را که دوست دارید درباره ۱۳ دلیل برای اینکه… بدانید، در ستاره بخوانید.

خودکشی

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر – در مطلب حاضر و در ادامه روند معرفی کتاب سایت ستاره رمان «سیزده دلیل برای اینکه…» را بررسی کرده‌ایم. «سیزده دلیل برای اینکه» با نام اصلی Thirteen Reasons Why نوشته جی اشر با موضوع داستان‌های امریکایی قرن ۲۱ برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این کتاب رکورد فروش ۸ میلیون نسخه و ترجمه به ۴۰ زبان دنیا را در کارنامه خود دارد. رمان ۱۳ دلیل برای اینکه… در بازار کتاب ایران با ترجمه فرمهر امیردوست به همت نشر میلکان منتشر شده و با قیمت بیست هزار تومان به چاپ چهارم رسیده است. براساس این رمان، سریالی با همین نام توسط کمپانی نت‌فلیکس ساخته و فصل اولش در ۱۳ قسمت پخش شده است. با خواندن مطلبی که پیش رو دارید، با این رمان و نویسنده آن بیشتر آشنا خواهید شد.

 

سیزده دلیل برای اینکه خودکشی کنیم

 

خلاصه رمان

داستان درباره دختری دبیرستانی به نام «هانا بیکر» است که در سال دوم دبیرستان لیبرتی درس می‌خواند. هانا تنها فرزند پدر و مادر است که کفش‌فروشی دارند و به تازگی به آن شهر نقل مکان کرده‌اند. او در ابتدا ساده و مهربان است و همه را دوست دارد اما به مرور زمان با اتفاقاتی که برایش رخ می‌دهد، تغییر پیدا می‌کند و به ۱۳ دلیل (در اصل ۱۲ دلیل) تصمیم به خودکشی می‌گیرد. دلایلی که هر کدام یک انسان هستند. هانا با قرص خودکشی می‌کند و قبل از مرگش همه این دلایل و البته سرگذشت و وقایع زندگی‌اش را بر روی نوار‌های کاست ضبط می‌کند و برای اولینِ آن ۱۳ نفر ارسال می‌کند. نفر چهاردهمی نیز وجود دارد که یک نسخه کپی از همه این نوارها را در دست دارد تا هیچ کدام از افراد نتوانند از قانون تخطی کنند. قانون این است که گیرنده، همه نوارهای کاست را گوش بدهد و سپس برای نفر بعدی ارسال کند. این افراد یکی یکی از راز بقیه آگاه می‌شوند و این آگاه شدن، باعث می‌شود روی زشت مخفی از دیگران آشکار شود و تنفر در وجودشان شکل بگیرد. 

راوی داستان «کلی جنسن» یکی از سیزده دریافت‌کننده نوار‌ها است و البته با بقیه افراد یک تفاوت عمده دارد: او دلیل خودکشی هانا نیست و فقط به این دلیل نوارها به دستش رسیده که هانا دوست داشته جنسن از دلیل خودکشی‌اش آگاه شود. هانا و کلی همکلاسی و مدتی در سینما همکار بوده‌اند و عشقی بین آن دو شکل گرفته که درونگرا بودن کلی جنسن و زخم‌های عاطفی هانا بیکر مانع از بروز و شکوفایی آن شده است.

در ابتدای رمان کلی جنسن پس از بازگشت از مدرسه با بسته‌ای عجیب روبرو می‌شود. در این بسته که بدون نام فرستنده است، هفت نوار کاست قرار دارد. هر طرف یک نوار متعلق به یک نفر است. اولین نفر جاستین فولی اولین دوست پسر هانا است، در ادامه افرادی همچون الکس استندال، جسیکا دیویس، تایلر داون، زک دمپسی، رایان شیور، کورتنی کریمسن، کوین پورتر، شری هالند و در نهایت برایس والکر قرار دارند که سهم بعضی از آنها در خودکشی هانا بیشتر است؛ همانند والکر که با تجاوز به هانا ضربه نهایی را به روح او وارد می‌سازد و او را در تصمیم به خودکشی مصمم می‌سازد. کلی به کمک نقشه‌ علامت‌گذاری شده که هانا قبل از مرگش به صورت ناشناس توی کمد او  و دوازده نفر دیگر انداخته، همه محله‌های شهر را به دنبال اتفاقاتی که برای هانا افتاده، در حالی که به صدای او گوش می‌دهد، سر می‌زند و خواننده را نیز به دنبال خود می‌کشاند.

 

سیزده دلیل برای اینکه خودکشی کنیم

 

درباره نویسنده کتاب

جی اشر (Jay Asher) رمان‌نویس اهل ایالات متحده امریکاست. او در ۳۰ سپتامبر ۱۹۷۵ در آرکادیا کالیفرنیا به دنیا آمده است. اشر در ۷ سپتامبر ۲۰۰۲ با جوآن ماری ازدواج کرده و در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۰ فرزندشان Isaiah Nathan متولد شده است.

آغاز فعالیت حرفه‌ای او به عنوان نویسنده را سال ۲۰۰۷ با چاپ اولین رمانش می‌دانند. جالب است که او پیش از آنکه آغاز به نویسندگی کند، مشاغل مختلفی مثل فروشنده در یک فروشگاه کفش، کار در کتابفروشی و… را تجربه کرده است و به گفته خودش تجربیاتش در این خدمات به او کمک کرده است که در نویسندگی این مشاغل را بهتر توصیف کند.

او تاکنون سه کتاب منتشر کرده است که اولین، مهم‌ترین و معروف‌ترینشان همین کتاب ۱۳ دلیل برای اینکه… Thirteen Reasons Why است. The Future of Us (منتشر شده در ۲۰۱۱) و What Light (منتشر شده در ۲۰۱۶) دو کتاب دیگر او هستند. داستان هر سه کتاب تقریباً پیرامون دنیای نوجوانان دبیرستانی جریان دارد و به مسائل و مشکلات آن‌ها می‌پردازد.

یکی از حاشیه‌های زندگی ارشر اتهام به کودک‌آزاری و تعرض جنسی است که البته خودش آن را رد کرده است. او عضو انجمن نویسندگان و تصویرگران کتاب کودک (SCBWI) بود، اما در آوریل ۲۰۱۷ این همکاری قطع شد. این انجمن طی بیانیه‌ای گفت: عضویت اشر از طرف انجمن لغو شده است؛ این در حالی بود که این نویسنده از طریق سخنگوی خود این بیانیه را تکذیب و اعلام کرد او به خواست خود انجمن را ترک کرده است. «تامارا تیلور» به نمایندگی از او گفت: اظهارنظر «SCBWI» اصلا صحت ندارد و هیچ اتهام و تحقیقی در زمینه تعرض جنسی در کار نبوده است. آقای «آشر» از آوریل ۲۰۱۷ به خواست خود دیگر در جلسات انجمن شرکت نمی‌کند و دلیل آن هم احساسات جریحه‌دارشده جمعی از نویسندگان بود که به خواست خود با او ارتباط داشتند، اما این روابط به خوبی پایان نپذیرفت.

 

سیزده دلیل برای اینکه خودکشی کنیم

 

پیش از خواندن کتاب چه باید بدانیم؟

جی اشر گفته رمان سیزده دلیل برای اینکه را با الهام گرفتن از اتفاقاتی که برای یکی از نزدیکانش افتاده بود نوشته و البته از بسیاری از حوادث و تجربه‌هایی که در دوران دبیرستان پشت سر گذاشته نیز استفاده کرده است. اشر قبل از نوشتن این رمان با دختران دبیرستانی زیادی مصاحبه کرده و از آنان خواسته که مشکلات خودشان را برای او بازگو کنند.

جی اشر در مصاحبه با انترتینمنت ویکلی عنوان کرد:«هنگامی که می‌خواستم شروع به نوشن داستان کنم، مهمترین چالش و سؤالی که پیش رویم قرار داشت این بود که بالاخره راوی واقعی داستان کیست؟ درست است که کل کتاب درباره زندگی هانا است اما باید به این نکته توجه کرد که او مرده است و در واقع این کلی است داستان را پیش می‌برد. من تصمیم گرفتم یک روایت دوگانه خلق کنم. داستانی که کلی و هانا هر دو راوی آن باشند. در واقع شخصیت کلی جنسن حکم چشم و گوش خواننده را دارد. کلی کسی است که خواننده به کمک وارد داستان می‌شود. در واقع کلی پل ارتباطی خواننده با دنیای کتاب و شخصیت هانا بود…»

این رمان در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز در ژوئیه ۲۰۱۱ قرار گرفت. با این حال شایعه شده است که تعدادی از دانش‌آموزان پس از خواندن این کتاب خودکشی کرده‌اند! پس اگر در اطراف خود کسی را می‌شناسید که قصد خودکشی یا افکار خودکشی دارد، این کتاب را به او معرفی نکنید. خودتان هم اگر روحیات فوق‌العاده حساس دارید، از خیر خواندنش بگذرید یا اینکه رمان را با جمعی از دوستانتان و به صورت گروهی بخوانید.

البته یک خبر خوشحال کننده هم برای مخاطبانی داریم که دنبال داستان‌های با پایان شاد هستند؛ اینکه در انتهای کتاب یک بخش اضافه شده است، تحت عنوان: «پایانِ اولیه منتشرنشده» پایانی که در آن هانا بیکر از خودکشی جان سالم به در می‌برد. در ابتدای نگارش نویسنده مایل بوده که هانا نجات پیدا کند ولی ویراستار به او توصیه کرده است که پایان داستان را تغییر دهد. در ترجمه فارسی هر دو پایان را خواهید خواند.

خوب است بدانید ترجمه فرمهر امیردوست که در دست مخاطبان فارسی زبان قرار گرفته، محاوره‌ای و گفتاری است و شاید دلیل این امر، تلاش مترجم برای نزدیک شدن به زبان نویسنده باشد. همچنین کتاب تعدادی اشکال تایپی دارد و قسمت‌هایی از آن دستخوش سانسور شده است.

 

سیزده دلیل برای اینکه خودکشی کنیم

 

با به پایان رساندن این کتاب چه خواهیم یافت؟

شما در مواجهه با کتاب سیزده دلیل برای… و بعد از خواندن رمان ممکن است جزو یکی از دو دسته زیر باشید:

دسته اول آنهایی هستند که پایان اولیه منتشر نشده و زنده ماندن هانا را دوست دارند، به زندگی امیدوارند و تصور اینکه یکی در نزدیکی‌شان خودکشی کند، برایشان دشوار است. شاید با خواندن این رمان نگران اطرافیانتان شده باشید.

دسته دوم آنهایی هستند که با به‌پایان رساندن کتاب، از خودکشی موفقیت‌آمیز هانا لذتی عمیق در وجود خود احساس می‌کنند؛ میل به خودکشی در آنها وجود دارد و یا حتی فراتر از آن تصمیم به خودکشی گرفته‌اند.

اگر جزو دسته اول هستید بعد از خواندن کتاب اندکی بیشتر مراقب اطرافیانتان باشید. وقتی یک نفر جلوی شما از خودکشی حرف زد، مذهب او را توی صورتش نکوبید، او را از خدا نترسانید، به یادش نیاورید که خانواده‌ای دارد و احیاناً دوستشان دارد؛ چون خودش همه این‌ها را بهتر از شما می‌داند. عشق و حس ارزشمندی مهم‌ترین هدیه‌ای است که می‌توانید به او بدهید.

و اگر جزو دسته دوم هستید، دست نگه دارید. برای خودکشی همیشه وقت هست. به این فکر کنید که با خودکشی ممکن است فرصت شناختن کسانی را از دست بدهید که شما را همان‌قدر دوست داشته باشند که کلی جنسن، هانا بیکر را دوست داشت. حتی اگر از دوست‌داشتنی بودن خودتان عمیقاً ناامید هستید، شاید کسانی را بیابید که به شما و کمکتان نیاز داشته باشند.

توصیه دوم برای دسته دوم اینکه هرگز برای مطمئن شدن از عشق و علاقه اطرافیانتان اقدام به خودکشی نکنید؛ هیچ تضمینی وجود ندارد که خودکشی شما مثل پایان منتشر نشده سیزده دلیل برای اینکه… ناموفق باشد. در نهایت یادمان باشد خودکشی هیچ مشکلی را حل نمی‌کند.

و اگر جزو هیچ‌کدام از این دو دسته نیستید یادتان باشد هرکسی ممکن است به سیزده دلیل یا ۱۰۰۱ دلیل تصمیم به خودکشی بگیرد. با به‌پایان رساندن کتاب خودتان را جدای از این فضا و موقعیت نپندارید تا تصورش هم مشکل باشد که یک نفر به خاطر رفتار شما دست به خودکشی بزند. واقعیت این است: اینکه شما یکی از دلایل خودکشی یک نفر باشید، اصلاً چیز عجیب و غریبی نیست. حرف‌های ما و رفتار ما برای اطرافیانمان مهم هستند و هر حرف یا عمل خودخواهانه ممکن است فردی را یک قدم به منجلاب نزدیک‌تر کند.

 

سیزده دلیل برای اینکه خودکشی کنیم

 

قسمت‌های منتخب از کتاب

نمی‌دونین تو زندگی من چی گذشته، تو خونه، حتی تو مدرسه. آدم هیچوقت نمی‌فهمه تو زندگی دیگران چی می‌گذره. فقط زندگی خودش رو می‌دونه و وقتی با زندگی دیگران بازی می‌کنین، فقط یه قسمت کوچیکش که نیست. متأسفانه، آدم نمی‌تونه دست به انتخاب بزنه و دقیقاً یه نقطه رو نشونه بگیره. وقتی با زندگی آدما بازی میکنین، با کلش بازی کردین…
*****
اون‌جا، تو دفتر، وقتی فهمیدم هیچ‌کی نمی‌دونه زندگی من چه شکلیه، فهمیدم افکارم نسبت به دنیا کاملاً اشتباهه.
مثل راننده‌ای که تو جاده‌ی پر‎دست‌انداز رانندگی می‌کنه و کنترل فرمون رو از دست می‌ده و شما رو از جاده بیرون می‌ندازه. چرخ‌ها خاک بلند می‌کنن، ولی بعد موفق می‌شین ماشین رو به جاده برگردونین؛ ولی هر قدر هم که دو دستی فرمون رو بگیرین، هر قدر هم که مستقیم برونین، باز هم یه چیزی راه‌تون رو کج می‌کنه و به گوشه می‌کشه. دیگه کنترل هیچی دست‌تون نیست. و یه وقتی می‌رسه که تلاش‌کردن هم فایده‌ای نداره ـ خسته کننده‌س ـ و به این فکر می‌کنین که همه‌چی رو رها کنین و بذارین تراژدی ـ یا هر چیزی که شما بگین ـ اتفاق بیفته…
*****
اگه آهنگی بشنوین که د‌ل‌تون رو به درد بیاره، به‌خاطرش گریه کنین و بعد یه‎دفعه دیگه گریه‌تون نگیره، دیگه به اون آهنگ گوش نمی‌دین.
ولی نمی‌شه آدم از خودش فرار کنه. نمی‌شه تصمیم بگیری دیگه خودت رو نبینی. نمی‌شه…

 

اگر تجربه خواندن این کتاب را دارید، برایمان بنویسید احساس‌تان پس از پایان رمان چه بود؟ بطور کلی نظر شما درباره رمانی برای گروه سنی نوجوانان با موضوع خودکشی چیست؟ دیدگاه خود را درباره این کتاب و محتوای آن از طریق ارسال نظر با ما و مخاطبان ستاره درمیان بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

  • من هم رمانش رو خوندم و هم سریالش رو دیدم. تمام خط به خط رمانش پر از درده که فقط واسه کسی ملموسه که خودش تمام احساسات هانا رو تجربه کرده باشه. اما ای کاش توی فیلم زندگی هانا تموم نمیشد. اینجوری حداقل یه امیدی وجود داشت. اما وقتی توی فیلم سکانس خودکشی هانا رو تغییر دادن فقط میخواستن کاری کنن که داستانش واسه فصله دوم ادامه داشته باشه و بهونه ای داشته باشن واسه دادگاه. یکی از سوالاتم از کسانی که علاقه ای به این فیلم نداشتن این بود که چرا؟ همه یه چیز به من میگفتن: وقتی از اول فیلم بدونیم نقش اول قراره بمیره دیگه علاقه ای نداریم ببینیمش.
    ای کاش توی فصل سوم هانا زنده میبود ما که دیگه با تار و پودمون حس کردیم که هانا چی میکشیده …

  • من فیلمشو دیدم و رمانشو سه بار خوندنم چون حس درد و گریه و غم رو بهم القا میکرد تو فیلم صحنه ای ک هانا خودکشی میکنه رو بار ها و بارها نگاه کردم ب خاطر این رمان نبود ک خودکشی کردم و البته نجاتم دادن از قبل افسردگی داشتم و با دیدن این فیلم واقعا روحیاتمو شکننده تر کرد

  • بیان و تبدیل کردن حس درونی که از غم زاده میشه غیرممکنه من 2 بار فیلمشو دیدم و 1بار رمانشو خوندم جالبه که یک ادم بتونه تمام زخم هایی که دیده رو به خود دلیل درد بگه اما تو دنیای واقعی شخص اونقدر خسته میشه که تموم شدن رو انتخاب میکنه و توانی برای بیان هرگز نداره اگه داشت مرگ رو راه نجات نمیدید یادمه تو دوران دبیرستان یکی از معلمامون گفت دیگه مگه از مرگ هم بد تر داریم؟ و فقط یک جمله تو ذهن من راه رفت این که اره کسی که مرگ رو راه نجات ببینهه

    • ناشناس

      “کسی که مرگ رو راه نجات ببینه” از مرگ بدتر نیست. از زندگی خسته است.

  • خواننده کتاب

    وقتی 13 دلیل برای اینکه را خواندم، تا چند روز راه‌های خودکشی را در ذهنم مرور می‌کردم.

نظر خود را بنویسید