معرفی کتاب معاهده نوشیدن چای پوریا عالمی در اتوبان

کتاب معاهده نوشیدن چای شامل اشعار پوریا عالمی را نشر گاندو به تازگی چاپ و روانه بازار کرده است. اندکی درباره نویسنده، جزئیات قابل توجه و بخش‌های جالب کتاب معاهده نوشیدن چای را در ستاره بخوانید.

معرفی کتاب معاهده نوشیدن چای
نسخه صوتی این مطلب را بشنوید! 🎧

در مطلب حاضر و در ادامه روند معرفی کتاب سایت ستاره «معاهده نوشیدن چای» را بررسی کرده‌ایم. معاهده نوشیدن چای اثر پوریا عالمی جزو تازه‌های نشر و کتابی با موضوع شعر فارسی معاصر است. چاپ اول این کتاب بهمن ۱۳۹۶ و با قیمت ۱۴۰۰۰ تومان عرضه شد. برای آشنایی بیشتر با معاهده نوشیدن چای ادامه متن را بخوانید.

 

بحران چای نوشیدن پوریا عالمی در اتوبان

 

درباره نویسنده کتاب معاهده نوشیدن چای

پوریا عالمی ۴ اسفند ۱۳۶۱ در تهران به دنیا آمده است و پیش از آنکه به شاعری شناخته شود، به عنوان روزنامه‌نگار و طنزنویس اصلاح‌طلب شناخته می‌شود. او از هفده سالگی نوشتن در مطبوعات را آغاز کرد. عالمی در سال‌های فعالیت خود با روزنامه‌ها و مجلاتی همچون روزنامه نوروز، روزنامه همشهری، مجله گل‌آقا، روزنامه اعتماد ملی، روزنامه اعتماد، روزنامه قانون، روزنامه شرق و مجله چلچراغ همکاری و در آنها ستون ثابت داشته و هم‌اکنون با روزنامه شرق همکاری می‌کند. پوریا عالمی در دوره‌ای سردبیر مجله «نیمکت» ویژه نوجوانان بود که انتشار آن در سال ۹۳ متوقف شد.

عالمی علاوه بر طنز مطبوعاتی در نوشتن داستان و شعر نیز دست دارد و کتاب‌های متعددی از او چاپ شده است. تعدادی از کتاب‌های عالمی مثل آسانسورچی، آمبولانسچی، بی‌ضرر، مادر رجب و… منتخب مطالبی هستند که او در ستون‌های مختلف روزنامه‌ها نوشته است. آدم‌های عوضی، دخترها به راحتی نمی‌توانند درکش کنند، نیم‌ساعت قبل از ساعت هفت و… مجموعه داستان کوتاه هستند. از عالمی داستانی بلند تحت عنوان econآبادی‌ها منتشر شد که طی دو ماه از انتشار به چاپ سوم رسید. «پنجره زودتر می‌میرد» این نویسنده برای دریافت جایزه هوشنگ گلشیری و جایزه رمان متفاوت واو نامزد شد. پوریا عالمی درباره دلیل وارد شدن به حوزه‌های مختلف رمان، داستان کوتاه، شعر و… گفته برای هر حرفی دنبال ظرف مناسبش می‌گردد. برای او این ظرف شعر باشد یا رمان یا حتی شبکه‌های اجتماعی فرقی نمی‌کند.

عالمی کارگاه‌هایی را با موضوع روزنامه‌نگاری، طنزنویسی، تفکر خلاق و… در دانشگاه‌ها و بعضی از دبیرستان‌های تهران برگزار کرده است.
برخی متفکران و نویسندگان برای او آینده‌ای روشن در زمینه نویسندگی متصور هستند؛ همچون فریدون مجلسی که در نقد کتاب داستان بلند طنز اکون‌آبادی‌ها گفته است: وقتی نویسنده‌ای در سن ۳۵ سالگی چنین اثر ارزشمندی را تولید می‌کند، ما به آینده او امیدوار می‌شویم.

 

بحران چای نوشیدن پوریا عالمی در اتوبان

 

 آنچه باید قبل از خواندن معاهده نوشیدن چای بدانیم

«معاهده نوشیدن چای» روز یکشنبه ۱۰ بهمن سال جاری در نشستی با حضور سوسن شریعتی و حافظ موسوی در کتابفروشی ‌هنوز تهران رونمایی شد.

اولین چیزی که پس از به‌دست‌گرفتن کتاب جلب توجه می‌کند، وزن کم و استفاده از کاغذهای سبک‌بال (بالکی) است؛ این کاغذ‌ها به کتاب سبز معروفند و نشان استاندارد محیط زیستی بین‌المللی دارند. این‌طوری قلب آنهایی که دلشان همیشه برای نابودی طبیعت بر اثر چاپ کتاب می‌سوزد، کمتر به درد می‌آید.

طراحی جلد کتاب را فرناز فرزین برعهده داشته است که طرحش با آن آسفالت‌ها، خط‌کشی  زرد در روی جلد و خط‌کشی سبقت آزاد در پشت جلد بیشتر از آنکه مخاطب را به یاد معاهده نوشیدن چای بیندازد، عاشقی وسط جاده را به ذهن متبادر می‌کند. قبل از خواندن کتاب و صِرف تطبیق جلد با عنوان، کلاً طرح جلدی بی‌معنی است! باید کتاب را بخوانید تا اشعاری را بیابید که با عکس روی جلد همخوانی دارند.

این کتاب در اندازه رقعی چاپ شده، ۱۴۴ صفحه دارد و از مجموع شصت شعر شکل گرفته که در قالب‌های سپید، پسانوگرا، فرانو و… سروده شده‌اند. شاعر به‌طور کلی وزن را فدای کلمه کرده است و به مرز شعر و نثر ادبی نزدیک می‌شود. شعرهای این مجموعه قبلاً در فضای مجازی منتشر شده است. نویسنده اذعان کرده که  بعد از یک عمر کلمه‌بازی و جمله‌سازی، بخشی از شعرهای این سال‌ها را جمع، کلی حذف و ویرایش کرده برای شاید سه سال تا این کتاب شکل بگیرد.

مجموعه شعر مانند رمان نیست که مجبور باشید یک نفس بخوانید تا بفهمید آخرش چه می‌شود؛ هروقت دلتان شعر خواست، می‌توانید کتاب را از قفسه بیرون بکشید و شعری را زمزمه کنید؛ اما برای اینکه به مخاطبان ستاره اطلاع دقیق از زمان لازم برای خواندن کتاب بدهیم، آن را در یک نشست خواندیم. خواندن دقیق همراه یادداشت‌برداری معاهده نوشیدن چای کمی بیشتر از سه ساعت طول کشید.

معاهده نوشیدن چای کم‌کم جای خودش را در کتابفروشی‌ها باز می‌کند و چنانچه مایل باشید کتاب را با امضای نویسنده داشته باشید، به سایت نشر گاندو مراجعه کنید. اگر نویسنده مسافرت نباشد، کتاب بعد از دو سه روز کاری به دستتان خواهد رسید.

 

بحران چای نوشیدن پوریا عالمی در اتوبان

 

با به‌پایان‌رساندن معاهده نوشیدن چای چه خواهیم یافت؟

اولین چیزی که خواهید یافت، لذت خواندن شعرهایی عاشقانه ـ اجتماعی ـ سیاسی است! بعلاوه به پایان رساندن هرکدام از اشعار احساس‌های مختلفی به شما منتقل می‌کند که در ادامه تعدادی از آنها را خواهیم گفت.

احساس غم، قوی‌ترین احساسی است که در بسیاری از اشعار دیده می‌شود. به قول شاعر «شکلی از غم درون من ریشه دوانده» و وقتی غم ریشه بدواند باید منتظر میوه‌های آن هم باشید.

بعضی شعرها حس افسردگی را منتقل می‌کنند. «هر دو منتظریم زمستان از راه برسد / به خوابی طولانی فرو برویم و به مرگ طبیعی زندگی کنیم» و کسانی که بی‌نهایت غمگین هستند، می‌دانند که:«حالا از دست گریه هم کاری ساخته نیست»

احساس تنهایی را هم می‌توانید در این کتاب بغل کنید. «اسیدی هستم که در تنهایی/ زانوهاش را بغل کرده/ خون خونش را/ و خودش خودش را می‌خورد/ تا چکه چکه تمام شود»

و احساس عشق یک‌طرفه؛ «دریا دختری است تنها/ چشم انتظار کوهی که برای به آغوش کشیدنش/ سالهاست/ قدم از قدم برنداشته است»

و احساس حسادت عاشقانه؛ «من دشمن شاعرانی‌ام که تو را از من ربوده‌اند»

و احساس مهربانی با طبیعت که غم بی‌توجهی انسان‌ها به موجودات زنده به دنبال آن می‌آید. «… گربه‌ای سفید که به قیمت شاد کردن دو کودک/ سوخته باشد…» و یا «تیری خطاکار هستم/ که شلیک شده/ به گیجگاه گوزن نزدیک شده/ و دارد خدا خدا می‌کند به خطا برود»

احساس حال‌بهم‌زنی که ویژگی اشعار پسامدرن است. «شکل جدید من مردی است که قرض و خون بالا می‌آورد»

و در نهایت احساس مهر فرزندی به مادر که محتوای زندگی‌بخش‌ترین شعر کتاب به نام «گزارش تصویری» شعر در وصف مادر است. «مادرم بهار است…/ کاکتوس‌ها تا چشم‌شان به مادرم می‌افتد/ خودشان را لوس می‌کنند/ ناز می‌کنند…/ مادرم بهار/ وقتی می‌آید/ گل از گلم می‌شکفد»

 

بحران چای نوشیدن پوریا عالمی در اتوبان

 

خودافشایی‌های شاعرانه به سبک پوریا عالمی

شعر برخلاف مقاله از احساسات شاعر پرده برمی‌دارد؛ خودافشایی در شعرهای همه شاعران وجود دارد و در این مجموعه البته معماگونه است. معاهده نوشیدن چای با یک معما آغاز می‌شود. آنها که کنجکاوند در کنار خواندن کتاب در زندگی نویسنده سرک بکشند، می‌توانند دقایقی را به «بودن یا نبودن مسئله این است» اختصاص دهند:

«که همه‌ی این کلمات اگر پدرم نبود نبود

و همه‌ی این کلمات اگر پدرم بود نبود»

و بعد این خودافشایی‌ها آغاز می‌شود. پررنگ‌ترین آنها این است که شاعر همه مسائل سیاسی، اجتماعی، بلایای طبیعی و… اطرافش را به خود و احساساتش ربط می‌دهد. خودافشایی‌ها نه فقط زندگی شخصی بلکه علایق سیاسی و حتی اندوخته‌های علمی و ادبی شاعر را دربرمی‌گیرند. از جمله:

جهت‌گیری سیاسی خاص؛ «باید به حال تاریخ معاصر/ دوباره گریست/ نه دوباره/ که هرروز گریست…»

«مشتی را که برای اعتراض گره کرده بودم/ برای تو باز می‌کنم/ و انقلابی از هم می‌پاشد»

فیزیکدان و  ریاضیدان بودن؛ نه در حد نیوتن و کوریولیس، در حد دیپلم ریاضی یا تجربی هم کفایت می‌کند: «من شبیه تهران و تهران شبیه اصفهان/ و اصفهان برابر با نصف جهان/ (با فرض اینکه هر دست تو نصفی از جهان باشد)/ مساوی است با/ از هر دو طرف که به تو ختم می‌شود به تهی میل می‌کنم»

علاقه به کاریکلماتور و بازی با کلمات؛ مثل استفاده از «لبغم» به جای لبخند و «شب شباشبِ شب» و…

تأثیرپذیری از شاعران بزرگ؛ «من با مشتی آب/ قیر شب را از صورتم می‌خواهم بشویم…» اصطلاح قیر شب از سهراب سپهری است. و یا «آی عشق، آی عشق/ دقیقا مرا تو بی سببی هستی»که آی عشق! متعلق به شاملو است.

عمیقاً روزنامه‌نگار بودن؛ «خبری نیست/ بیا همین را تیتر یک کنیم» و بعد هم یک اعتراف صریح:«شکل جدید من/ شکل عاریتی نیست/ تأثیر مستقیم نوشتن روزنامه است»

شخصی‌سازی ضرب المثل‌ها؛ «میخی آهنی باشم هم/ در قلب تو فرو نمی‌روم» و یا «صورتم را به سبکی کلاسیک با سیلی سرخ می‌کنم»

آشنایی با افسانه‌ها؛ «و به روی ماه تو نگاه می‌کنم/… دیوانه می‌شوم»

و در نهایت اعتقاد به طالع‌بینی و تأثیر ماه تولد بر خصوصیات فرد در شعری همچون «… اسفندی‌ها خیلی احساساتی هستند…» قابل مشاهده است.

 

بحران چای نوشیدن پوریا عالمی در اتوبان

 

پاره‌‌هایی زیبا از کتاب

مرکز غمم
اما در شادی مقیم هستم
تا دنیا غمگین‌تر نشود

★★★

کارگران مشغول کارند
و از بین من و تو که نخ هم رد نمی‌شد
اتوبانی گذرانده‌اند

★★★

تو را به جنگل‌های گلستان، تو را به زاینده‌رود، تو را به کارون، تو را به دریاچه ارومیه، تو را به چهارراه ولیعصر، تو را به هوای تهران تشبیه کردم
جنگل‌ها، رودها، دریاچه‌ها و تهران از میان رفت

★★★

معاهده‌ی ما
ترکمن‌چای نبود
عهد ساده‌ی نوشیدن چای بود
در عصرهایی که حسابش از تاریخ معاصر جداست
هرچند خورشید همیشه به دامان غرب پناهنده می‌شود
اما روشنایی خانه
چشمان تو و گردسوزی ساده بود
که شب را به صبح می‌رساند
کاغذهای کاهی
نه اعلان‌های شهربانی نه اعلامیه‌های مجازات بود
کاغذهای کاهی فرصت اندکی بود برای نوشتن، دوست داشتن
و نوشتنِ دوستت دارم

خورشید ملاک تمدن نبود
وقتی سایه‌روشن پیراهن تو مرزهای شرق و غرب را معین می‌کرد
کشف حجاب
نه به ضرب و زور و دستور شاه
که توافقی دوجانبه بود بین آرمان‌گرایی من و سست‌عنصری دکمه‌های پیراهنت
که زود وا دادند
و دست تو را رو کردند
و این سقف خواسته‌های من بود
همین شد که بعد از تو هیچ نسلی به کف خیابان و کفِ خواسته‌هاش تن نمی‌دهد
خون در کف خیابان
خون در کف اتاق
خون در کف حمام
و خون روی تخت
ما و خانه و خیابان با هم به بلوغ رسیدیم
از آن بحبوحه‌ی تاریخی سال‌ها گذشته است
فصل‌ها آن قدر رفتند
که بهار عربی رسید
بهار عربی یعنی ربیع
و اینجا ربیع یعنی گلاب
و گلاب یعنی فاتحه
و فاتحه این شعر
و فاتحه این معاهده خوانده شده است با عملیات انتحاری من 
برای حفظ تو در این جمله در این برهه
اما تو رفته‌ای
تو رفته‌ای
و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه
مهم‌ترین بحران خاورمیانه است و 
این احمق‌ها هنوز  سر نفت می‌جنگند

آنچه گفته شد، چکیده‌ای از محتوای این کتاب بود. برای آشنایی بیشتر مطالعه معاهده نوشیدن چای را توصیه می‌کنیم. چنانچه معاهده نوشیدن چای را خوانده‌اید نظرات خود را درباره آن با ما و مخاطبان ستاره درمیان بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید