دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن – دعاهای قرآنی

دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن از دعاهای قرآنی است. دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن را حضرت محمد (ص) به امر خداوند زمزمه می نمودند.

دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن

ستاره | سرویس مذهبی – مومنان همواره تحت ظلم و ستم کافران و معاندان هستند و بهترین وسیله برای نجات آن ها از دست دشمنان شان دعا به درگاه خداوند متعال است.

دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن

برای نجات از شر دشمن این دعا را زمزمه کنید:

«رَبِّ فَلا تَجْعَلْني‏ فِي الْقَوْمِ الظَّالِمينَ»

(آیه ۹۴ سوره مومنون)

«پروردگار من! مرا (در این عذابها) با گروه ستمگران قرار مده»

 

دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن دعاهای قرآنی

تفسیر دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن

در دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن، خداوند پیامبر خود حضرت محمد (ص) را امر به دعا و استغاثه می کند. خداوند در این دعای و آیه قبل از آن برای تأکید در تضرع، دوبار کلمه از کلمه «رب» استفاده نموده و به پیامبر (ص) می فرماید تا از پروردگار خود بخواهد که او را به آن عذاب دنیوی که به کفار و مشرکان وعده داده شده دچار نکند و اگر آن جناب در حال فرود آمدن عذاب در میان آنها بود، او را نجات دهد.

مشرکان روز قیامت و دعوت پیامبر را انکار و استهزاء می کردند خداوند در مقام تهدید ایشان به پیامبر خود امر می کند تا با دعا و تضرع از خدا بخواهد که در هنگام شمول عذاب در میان این قوم ستمکار نباشد.

حقانیت دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن

دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن، به دنبال نفی دیدگاه نادرست مشرکان، به کیفر سخت آنان اشاره دارد و می‌فرماید: پیامبر نیز از این که با مشرکان همکاری و همراهی کند، به خدا پناه می‌برد، زیرا می‌داند هیچ کس تاب مقاومت در برابر قهر و غضب خدا در دنیا را ندارد، چه رسد به آخرت. به عنوان مثال شکست مشرکان از مسلمانان در جنگ بدر، نمونه‌ای از این قهر‌ الهی بود که گروهی کوچک ولی با ایمان، گروهی بزرگ اما بی ایمان را چنان در هم شکستند که مایه عبرت تاریخ شد.

البته سنت خداوند، مهلت دادن به کافران و مشرکان است، تا از یک سو حجت بر آنان تمام شود و از سوی دیگر، راه توبه و بازگشت برای آنها فراهم گردد.

نکات آموزنده دعای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن

۱- حضور در میان ظالمان و همراهی با آنان، خطر گرفتار شدن در عواقب ظلم را در پی دارد.

۲- از این که عاقبت کفار را به چشم خود نمی‌بینیم، در قدرت خداوند شک نکنیم.

سایر دعاهای سوره مومنون

  • آیه ۹۳:

«قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ»

«بگو پروردگارا اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى»

  • آیه ۹۴:

«رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»

«پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده»

  • آیه ۹۷:

«وَ قُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ»

«و بگو پروردگارا از وسوسه‏هاى شیطانها به تو پناه مى‏برم»

  • آیه ۹۸:

«وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ»

«و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه مى‏برم»

  • آیه ۱۱۸:

«وَ قُل رَّبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ»

«و بگو پروردگارا ببخشاى و رحمت کن [که] تو بهترین بخشایندگانى»

نماز شب راهی برای نجات از مردم ستمکار و شر دشمن

احمد بن محمد بن علی علوی حسینی مصری می گوید:

«حاکم مصر نزد احمد بن طولون، از من بدگویی کرده بود؛ لذا همّ و غم شدیدی مرا در خود گرفت؛ به طوری که بر جان خود می ترسیدم. به همین جهت به قصد بیت اللّه الحرام از مصر خارج شدم و از آنجا به عراق رفته، وارد کربلا شدم و به قبر مطهر حضرت سید الشهداء (ع) پناه آوردم و از حضرتش امان طلبیدم و تا ۱۵ روز در آن مکان شریف بودم و دعا و زاری می نمودم.

تا آن که یک وقت در میان خواب و بیداری ناگاه مولای خود حضرت صاحب الزمان و ولی الرحمن (ع) را زیارت کردم. فرمودند: «امام حسین (ع) به تو می فرمایند: فرزند من! آیا از فلان کس ترسیده ای؟» عرض کردم: آری؛ چون قصد کشتن مرا دارد و به همین جهت به مولای خود پناه آورده ام تا از او شکایت کنم.

حضرت فرمودند: «چرا خدا را به دعایی که پیامبران در شداید و فشارها خوانده و نجات یافته اند، نخوانده ای؟» عرض کردم: آن دعا کدام است؟

فرمودند: «شب جمعه غسل کن و نماز شب بخوان و سجده شکر انجام بده. بعد، این دعا را در حالی که بر سر زانو و سر انگشتان پاها نشسته ای، بخوان.» و خود حضرت آن دعا را برایم خواندند و پنج شب متوالی این کار را انجام می دادند تا از حفظ شدم. شب ششم، شب جمعه بود و دیگر تشریف نیاوردند. من برخاستم و غسل نمودم و تغییر لباس دادم، بعد نماز شب را به جای آورده و سجده شکر کردم. سپس بر سر زانو و انگشتان پا نشسته دعا را خواندم.

شب شنبه آن حضرت را در خواب دیدم؛ فرمودند: «دعایت مستجاب شد و دشمنت بعد از آن که دعا را خواندی پیش روی کسی که نزد او بدگویی کرده بود (احمد بن طولون) به هلاکت رسید.»

احمد بن علوی مصری می گوید: صبح امام حسین (ع) را وداع گفته به سوی مصر روانه شدم. وقتی به اردن رسیدم، مردی از همسایگان مصری خود را دیدم که از اهل ایمان و شیعه بود، او به من خبر داد که احمد بن طولون، دشمن تو را دستگیر کرد و دستور داد سرش را از پشتِ گردن بریدند و بدن او را به نیل انداختند و این جریان در شب جمعه اتفاق افتاد.

بعد از تحقیق، معلوم شد این کار مقارن تمام شدن دعای من بوده است؛ همان گونه که مولایم به من خبرش را داده بودند.

 

منبع: مرا زیبا بخوان (ربناهای قرآنی)
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید