غزل شماره ۲۳۴ حافظ: چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید

غزل شماره ۲۳۴ حافظ در وصف شاه شیخ ابواسحاق و در زمان دوری او سروده شده که امید بازگشتش به حکومت نبوده است. حافظ جام را به زمین تشبیه کرده و شراب را به خورشید؛ که با طلوع آن چهره ساقی سرخ و گلگون شده، گویا در آن هزاران گل لاله می‌شکفد. اما حکایت شب دوری از معشوق حکایتیست که برای بیان گوشه‌ای از آن به صد دفتر نیاز است.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

زندگی‌ات پر از رنج و غصه بوده است ولی تو راز دل غمگین خود را پیش کسی فاش نساخته و ناشکری نکرده‌ای. پاداش صبر و تحمل تو، رسیدن به آرزوهایت است. قطعاً به زودی به هدفی که برای خود مشخص کرده بودی می‌رسی. فقط کمی صبر و حوصله به خرج بده و به خدا توکل کن. بدون عنایت خداوند هیچ کاری به سرانجام نمی‌رسد. کمک و یاری گرفتن از رفیقان روز سختی و دوستان دلسوزت را نیز فراموش مکن. برای رهایی از مشکلات مالی تلاشت را بیشتر کن.    

 

غزل شماره ۲۳۴ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۲۳۴ حافظ

چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید
ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید
نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست
که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید
ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود
خیال باشد کاین کار بی حواله برآید
گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزارساله برآید
نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید

 

غزل شماره ۲۳۴ حافظ
غزل شماره ۲۳۴ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۲۳۴ حافظ

بیت اول

چو آفتاب می‌ از مشرق پیاله برآید
ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید

بدان هنگام که پیاله از شراب لبالب شده و درخشش آفتاب مانند باده نمودار گردد، در باغ چهره ساقی سبب شکفتن لاله شده و از بازتاب آن درخشش بر گونه او گویی هزار لاله سر برآورده است.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید

وقتی که بوی زلف پُر چین دلدار در چمن بپیچد، باد صبا کاکل سنبل را بر سر گل سنبل درهم خواهد شکست تا دیگر ادعای عطرافشانی نکند.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست
که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید

حکایت شب فراق از آن رویداد‌هایی نیست که مختصری از آن را بتوان در صد جزوه گنجانیده و شرح داد.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید

از  دور و بر سفره وارونه آسمان، نمی‌توان چنین انتظار داشت که بدون رنج و مشقت صد غصه گلوگیر، یک لقمه روزی، نصیب و بهره ما شود.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود
خیال باشد کاین کار بی حواله برآید

امکان ندارد که با سعی و کوشش خود به گوهر مقصود دسترسی پیدا شود و این خیال خام است که بدون اراده و مشیت الهی این کار عملی گردد.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزارساله برآید

اگر مانند نوح پیامبر در برابر غصه و مشکلات طوفان شکیبا باشی، بلا رفع شده و آرزو‌های هزار ساله برآورده می‌شود.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید

آنگاه که بوی خوش زلف تو بر خاک گور حافظ بوزد، از پیکر خاک شده او صد هزار گل لاله سر بر خواهد کشید.

منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید