غزل شماره ۱۰۶ حافظ در زمان بیماری شاه شجاع سروده شده و از لحاظ انتخاب وزن و ردیف و تنوع مضامین متداول در احوالپرسی بیمار، بسیار چشمگیر است. حافظ دعا میکند که دوست از طبیب بینیاز باشد و گزندی به...
غزل شماره ۱۰۵ حافظ در زمان شاه شجاع و هنگامی سروده شده است که جنگ لفظی بین حافظ و شیخ زینالدین کلاه و عبدالله بنجیری به دربار شاه رسیده بود. در این غزل از ریاکاران به کنایه میخواهد که در...
غزل شماره ۱۰۴ حافظ از تراوشات ذوقی ایام شباب شاعر است که با زبان ساده و بدون نکات ایهامی و عرفانی سروده شده است. این غزل همچون بسیاری از غزلیات عاشقانه درباره وصف زیبایی معشوق و دعای خیر برای رسیدنش...
غزل شماره ۱۰۳ حافظ به نامی از باغکاران که باغی درکنار رودخانه زایندهرود است اشاره میکند و از آن به حسرت یاد میکند. آنطور که از دو بیت ابتدای غزل به نظر میرسد روزگاری در کنار دوستانی چند سفری به...
غزل شماره ۱۰۲ حافظ پس از وصول خبری خوشحال کننده از شیخ ابواسحاق متواری سروده شده است. حافظ جمعاً در چهار غزل از یار سفر کرده یاد میکند. او با دیدن شکفتن غنچه گل به یاد یار سفر کرده میافتاد...
غزل شماره ۱۰۱ حافظ به احتمال قوی در اواخر دوره شاه شیخ ابو اسحاق و یا اندکی بعد از او سروده شده که حافظ در حسرت زمان او اظهار دلتنگی میکند. حافظ هرگونه عیش و خوشی پنهان را کاری بیهوده...
غزل شماره ۱۰۰ حافظ برای دلداری شاه شیخ ابواسحاق پس از شکستهای متوالی که از امیرمبارزالدین خورده و در بلاد متواری بوده سروده شده است. او از میفروش یا پیر مغان یاد میکند که برای فراموش کردن غصه مستی را...
غزل شماره ۹۹ حافظ درباره یکی از غلامان شاه شجاع به نام فرخ است که حافظ بجای نام بردن از رشادتهایش از قد و بالای او مشتاقانه تمجید میکند. دل حافظ در هوای دیدار ممدوح آشفته و پریشان است و...
غزل شماره ۹۸ حافظ میگوید صلاح کار عاشق هرچیزی که باشد به دست معشوق است، حتی اگر معشوق ریختن خون او را حلال بداند. سپس به توصیف یار میپردازد که تاریکیها سیاهی خود را از زلف سیاه معشوق دارند و...
غزل شماره ۹۷ حافظ میگوید در زندگی خود ظاهر بینی را کنار گذار. پس در نظر داشته باش باطن هر کس است که میتواند بر تو تأثیر گذار باشد. معشوق حافظ تاجی بر سر همه خوبان است که سزاوار است...
غزل شماره ۹۶ حافظ میگوید درد دل و فریادها و آههای جگر سوز او درمان ندارد، هرچند که تقوا پیشه کرده و دل و دین را یکجا پای وصل گذاشته است. خوبان دل و دین از او ربودهاند اما به...
غزل شماره ۹۵ حافظ برای شاه منصور برادرزاده شاه شجاع و برادر شاه یحیی سروده شده که مدت زمان زیادی با حافظ همنشین بوده است. این غزل همچون بسیاری از غزلهای عاشقانه با توصیف پیچ و تاب گیسو، چشمان زیبا...