غزل شماره ۳۴۵ حافظ: بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم
غزل شماره ۳۴۵ حافظ در قالب عاشقانه و با مضامین عارفانه و با ایهامهای لطیف در زمان شاه شجاع سروده…
غزل شماره ۳۴۴ حافظ: عمریست تا من در طلب هر روز گامی میزنم
غزل شماره ۳۴۴ حافظ دارای ابیات با معانی مستقل است در حالی که شاعر به بهترین وجهی ابیات این غزل…
غزل شماره ۳۴۳ حافظ: چل سال بیش رفت که من لاف میزنم
غزل شماره ۳۴۳ حافظ در رابطه با تورانشاه وزیر لایق شاه شجاع است که شاعر ادعا میکند بیش از چهل…
غزل شماره ۳۴۲ حافظ: حجاب چهره جان میشود غبار تنم
غزل شماره ۳۴۲ حافظ در سنین کمال شاعر سروده شده و چنین برمیآید که این عارف با ایمانی کامل، خود…
دو حکایت خواندنی از بهلول
بهلول که او را با نام های بهلول دانا یا بهلول مجنون کوفی می شناسند، یکی از عقلای مجانین سدهٔ…
غزل شماره ۳۴۱ حافظ: گر من از سرزنش مدعیان اندیشم
غزل شماره ۳۴۱ حافظ در اوایل حکومت امیر مبارزالدین سروده شده و حافظ که یکی از طرفداران حکومت گذشته بوده…
غزل شماره ۳۴۰ حافظ: من که از آتش دل چون خم می در جوشم
غزل شماره ۳۴۰ حافظ به احتمال قوی تحت تأثیر غزلی از اوحدی سروده شده و البته دارای مطلعی بسیار زیباتر…
غزل شماره ۳۳۹ حافظ: خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم
غزل شماره ۳۳۹ حافظ در دوران میانسالی شاعر و با تسلطی که بر خلق مضامین بکر داشته سروده شده است.…
غزل شماره ۳۳۸ حافظ: من دوستدار روی خوش و موی دلکشم
غزل شماره ۳۳۸ حافظ بیان کننده شرح عاشقی شاعر در شیراز است اما متوجه بار عشق روز ازل شده و…
غزل شماره ۳۳۷ حافظ: چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غزل شماره ۳۳۷ حافظ تحت تأثیر غزل شاه نعمت الله ولی بوده و مصراع «به شهر خود روم و شهریار…
غزل شماره ۳۳۶ حافظ: مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم
غزل شماره ۳۳۶ حافظ به احتمال بسیار زیاد اواخر عمر حافظ سروده شده است. شاعر خود را طایر قدس دانسته…
غزل شماره ۳۳۵ حافظ: در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
غزل شماره ۳۳۵ حافظ در زمان تبعید به یزد سروده شده است. ایهامات این غزل هم به شاه شجاع برمیگردد…