غزل شماره ۴۸۹ حافظ در بازگشت شاه شجاع از کرمان به صورت قصیده کوتاهی سروده شده و به حکم تشریفات زمان، برای خیر مقدم و ورود شاه به شیراز از طرف حافظ خوانده شده است. حافظ شاه را به مدارا...
غزل شماره ۴۸۸ حافظ در زمان صدارت خواجه جلال الدین تورانشاه وزیر سروده شده و دو بیت آخر میگوید که خواجه تورانشاه با میل باطن، به درویشی تمایل نشان میداده است. سخن حافظ با ذم ریاکاران آغاز میشود، سحرگاهان ندای...
غزل شماره ۴۸۷ حافظ یکی از غزلهای بینظیر شاعر است که دوره کمال حافظ در مراحل سیر و سلوک عرفان سروده شده است. حافظ میگوید ای بیخبر از مراتب عرفان و معرفت، تلاش کن تا از آنها آگاه شوی؛ تا...
غزل شماره ۴۸۶ حافظ در زمانی که خواجه تورانشاه در اوج قدرت و با کمال ابهت به امر وزارت مشغول بوده است سروده شده و به منزله تبریک شمرده میشود. همه اجزای طبیعت از وحدانیت و عرفان دَم میزنند؛ بلبلی...
غزل شماره ۴۸۵ حافظ خطاب به تورانشاه وزیر است و به منظور حفظ ادب و نزاکت و پرهیز از عواقب خشم و غضب، طرف سخن خود را ساقی قلمداد کرده است و به او میگوید در این فصل بهار که...
غزل شماره ۴۸۴ حافظ در قالب غزلی عاشقانه خطاب به معشوق سروده شده اما شکایاتی را که شاعر از مقام و مرجعی حکومتی دارد بازگو میکند و در آخر یار را لایق بندگی جلالالدین تورانشاه وزیر شاه شجاع میخواند. حافظ...
غزل شماره ۴۸۳ حافظ در سالهای آخر عمر شاعر و در بحبوحه هرج و مرج شیراز سروده شده است. حافظ در دو بیت اول این غزل به نکاتی عرفانی اشاره دارد. رهرو یا سالک الی الله با صوفی ریاکار همنشین...
غزل شماره ۴۸۲ حافظ در زمانی که به سبب کدورت فیمابین شاعر و شاه شجاع، حافظ از میدان فعالیت به دور و منزوی بوده، خطاب به دل شاعر سروده شده است. حافظ میگوید دل من چرا به کوی عشق نمیروی؟...
غزل شماره ۴۸۱ حافظ در آن برهه از زمان که خواجه جلال الدین تورانشاه درصدد اقدام به دسترسی مقام صدارت شاه شجاع بوده سروده شده است. حافظ میگوید این پند را گوش بده تا از غم رها شوی؛ اگر چیزی...
غزل شماره ۴۸۰ حافظ در زمانی که اختلاف سلیقه فیمابین او و شاه شجاع به اوج خود رسیده بود سروده شده است و حافظ در آن از شاه دلجویی میکند. گرچه بعضی ابیات را تفسیر عرفانی میکنند. حافظ میگوید ای...
غزل شماره ۴۷۹ حافظ در فصل زمستان و سپیدهدمی که باران میباریده سروده شده است. حافظ برای مقابله با ریا و غرور نوشیدن شراب را توصیه میکند و میگوید وسایل شراب صبحگاهی را آماده کن و پیمانه بزرگ شراب به...
غزل شماره ۴۷۸ حافظ طعنهای به زاهد ریاکار و صوفی ظاهربین، همچنین پند و نصیحت به یاران است. حافظ میگوید یک من جام شراب را بنوش تا به وسیله آن از دل خودت درخت غم را از ریشه درآوری. مثل...