معنی درس میثاق دوستی فارسی یازدهم با آرایه ها

روان خوانی میثاق دوستی نوشته ای از لطفعلی صورتگر در نوع ادبی خاطره نویسی است که در فارسی یازدهم آمده است. معنی درس میثاق دوستی را به همراه آرایه های ادبی و معنی کلمات درس بخوانید.

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – صفحه ۸۱ کتاب فارسی پایه یازدهم، روان خوانی میثاق دوستی نوشته‌ی لطفعلی صورتگر (استاد دانشگاه، شاعر، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی) است. در این مطلب معنی درس میثاق دوستی را با معنی کلمات و آرایه های ادبی آن می‌خوانید. 

 

معنی درس میثاق دوستی

 

شما می‌توانید مفهوم عبارت العبد یدبر والله یقدر و مناسبت مفهومی آن با درس میثاق دوستی را نیز در ستاره بخوانید. 

 

معنی درس میثاق دوستی با آرایه ها و معنی کلمات

معنی درس میثاق دوستی

 

معنی کلمات و عبارات درس

  • امتحان شده: آزمون گرفته شده (بود).
  • متعصب: غیرتمند، کسی که درکاری تعصب و سرسختی به خرج بدهد.
  • تحصیِل موفقیت نموده بودیم:  موفقیت (قبولی) کسب کرده بودیم.
  • مسرور: شاد و خوشحال
  • روزی که در پی امتحانات بود: روز بعد از امتحانات
  • به سر بریم: بگذرانیم
  • رُفته: جارو کرده
  • درافشان: مروارید پاشی، باران ریز، درخشان، کنایه از قطره های باران روی گلبرگ ها.
  • گرد آمدن: اجتماع کردن، جمع شدن، انجمن شدن.
  • گفتی: گویا، انگار (قید)
  • فرخنده: خجسته، مبارک
  • جفت خویش را می‌خواند: جفت خود را فرا می‌خواند، دعوت می‌کرد. (در جستحوی جفت خویش بود.)
  • نمد: پارچه ای که از پشم یا کرک مالیده درست می‌شود و با آن لباس یا فرش می‌سازند.
  • دوش: شانه
  • تشریفات: مراسم و لوازم پذیرایی از میهمان
  • تهنیت: شادباش
  • عرض کردن: گفتن، بیان کردن
  • بذله گو: شوخ و لطیفه پرداز
  • عندلیب: بلبل، هزار دستان، استعاره از فرد خوش زبان
  • انجمن اُنس: جمع دوستانه
  • فرزند صحرا: منظور پسرک چوپان که بیشتر اوقات خود را در صحرا می‌گذراند.
  • مکالمه: گفتگو
  • دست و پای خویش را گم کرد: مضطرب شد، هول کرد.
  • خود را جمع کرد: بر خود مسلط شد
  • مسرت: شدمانی
  • لفاف: پوشش پارچه ای یا کاغذی روی چیزی
  • قبا: نوعی لباس بلند مردانه
  • متاثر: تحت تاثیر قرار گرفته، اندوهگین
  • تواضع: فرواتی
  • سبکسری: بی وقار و شتاب زده، اینجا یعنی راحت و بی خیال
  • از هر در: درباره موضوعات مختلف
  • آرمان: آرزو، مراد و خواسته ی مطلوب
  • صراحت: واضح و آشکار، رک و راست
  • هنوز طفل و نارسیده: هنوز به بلوغ نرسیده
  • نان اندک: رزق و روی کم
  • قریحه: ابتکار، ذوق
  • ملک الشعرا: عنوانی برای هر یک از شاعران درباری که نسبت به شعرای دیگر، بالاترین مقام را داشته است.
  • بالبداهه: بدون فکر قبلی، ناگهانی
  • قوت طبع: استعداد شاعری
  • حسن سیرت: زیبایی سرشت ، خوش ذاتی
  • صباحت: زیبایی صورت، خوشگلی
  • توام: هم‌زمان
  • بالجمله: خلاصه، به هر جهت
  • دستخوش: بازیچه، زیردست
  • دور روزگار: گردش زمانه
  • تقدیر: سرنوشت، آنچه به خواست خدا مقرر شده است. 
  • بسزا: شایسته
  • فروگذاری: کوتاهی، مضایقه
  • بدیهی: روشن و آشکار
  • میثاق: عهد و پیمان
  • موکد: تأکید کرده شده ، استوار، محکم.
  • رها می‌کنیم: واگذار می‌کنیم.
  • ضبط کنیم: نگه داریم.
  • طهارت: پاکی
  • انقلابات روزگار: تغییر و تحول ایام
  • سلب نشود: کنده و جدا نشود، گرفته نشود
  • کافوری: مثل کافور (نوعی عطر) بسیار سفید

 

معنی درس میثاق دوستی

 

معنی درس میثاق دوستی

 

آرایه های ادبی میثاق دوستی

  • به سر بریم: کنایه از بگذرانیم
  • چابک دستی کردن باران و شست و شو کردن: شخصیت بخشی
  • گونۀ گل های بنفشه: استعاره مکنیه (تشبیه گل به دختر زیبایی که گونه های قرمز و لطیف دارد.)
  • دُرافشان: دُر استعاره از قطرات باران
  • گریبان افق: استعاره مکنیه
  • تبسم کردن آفتاب: تشخیص (شخصیت بخشی)
  • خندیدن آسمان، سرمست بودن گل‌ها، رقصیدن چلچله ها: تشخیص
  • در جمله ی «برای رسیدن عید طبیعت، تشریفاتی فراهم آوردن»: عید طبیعت به میهمانی تشبیه شده که از راه می‌رسد.
  • رفیق عندلیب محسوب می‌شد: تشبیه
  • دست و پا گم کردن: کنایه از  مضطرت و سراسیمه شدن، هول کردن
  • خود را جمع کردن: کنایه از بر خود مسلط شدن
  • کام: مجاز از دهان
  • از هر در: کنایه از درباره ی هر موضوعی
  • با نان اندک بسازم: نان استعاره از رزق و روزی، مادیات، در آمد
  • حسن سیرت و صباحت: سجع
  • پیش گیرم: شروع کردن، به عنوان شغل انجام دادن
  • دستخوش بودن: کنایه از بازیچه و زیر دست بودن 
  • قاصد بیگناه بهار: اضافه تشبیهی => بهار (همچون) قاصدی بیگناه
  • دوشیزۀ سفیدروی بوستان: اضافه تشبیهی
  • گل پاک دامن: استعاره مکنیه => گل به دختری نجیب و پاک تشبیه شده
  • پاکدامن: کنایه از عفیف و نجیب و معصوم
  • تندباد: استعاره از حوادث روزگار
  • مو کافوری شدن: تشبیه موی سفید به کافور
  • تشبیه مو به شکوفه (در سپیدی)
  • پنج دست چابک، برگهای شکوفه را کندند: تشبیه پنهان دست ها به گلبرگ های شکوفه

 

کاربران عزیز؛ امیدواریم معنی درس میثاق دوستی برای شما مفید بوده باشد. شما می‌توانید مفهوم و معنی حکایت چنان باش با آرایه های ادبی را نیز که در فارسی یازدهم آمده است در ستاره بخوانید. نظرات و پرسش های خود را با ما در میان بگذارید. 

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید