انشا دهه فجر؛ ۱۰ انشا در مورد دهه فجر برای پایه های مختلف

با مجموعه‌ای از انشا دهه فجر، انشا در مورد دهه فجر، انشا درباره دهه فجر، انشا در مورد پیروزی انقلاب اسلامی و دهه مبارک فجر همراه ما باشید.

با فرارسیدن ایام دهه فجر در بسیاری از مدارس موضوع انشا در مورد دهه فجر و ۲۲ بهمن رایج‌ترین موضوع می‌شود که توسط آن دانش آموزان آشنایی بیشتر با انقلاب اسلامی و خاطرات آن ایام بدست می‌آورند. ما نیز در این مطلب انواع انشا در مورد دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی را برای شما عزیزان گردآوری کرده‌ایم که می‌تواند ایده‌های خوبی برای نوشتن انشایی زیبا برای شما باشد.

 

انشا در مورد دهه فجر . انشا در مورد دهه مبارک فجر

 

انشا در مورد دهه فجر

انشا شماره (۱)

دهه فجر انقلاب اسلامی به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته می‌شود که طی آن سید روح‌الله خمینی بعد از تبعید ۱۵ ساله در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران وارد و در نهایت با اعلام بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در ۲۲ بهمن ماه منقرض شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

با پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات عمیقی در داخل کشور و جهان ایجاد شد که مهم ترین آنها عبارت است از:

  • شکوفایی معنوی و گرایش مردم به سمت ارزش های اسلامی
  • احیای اصل امامت در قالب ولایت فقیه
  • گسترش آزادی های مشروع که خود موجب حضور بیشتر مردم در صحنه های مختلف اجتماعی شده است.
  • فعال شدن حوزه و دانشگاه در صحنه های علمی و اجتماعی و وحدت این دو جناح مهم و سرنوشت ساز
  • حضور فعال زنان در انقلاب و بالا رفتن منزلت زن در ایفای نقش سیاسی
  • طرح مسأله استکبار ستیزی در سطح بین المللی و احیای فریضه جهاد و بیداری ملت های مظلوم در مقابل مستکبران و سلطه طلبان
  • مطرح شدن اسلام در صحنه های بین المللی به عنوان قدرتی قابل توجه.

در روز ۲۲ بهمن ۵۷ سقوط نظام ۲۵۰۰ ساله استبداد و پایان شب سیاه ستم تحقق یافت و نغمه دل انگیزدر بهار آزادی، جای شهدا خالی همه جا طنین انداز شد.

در بهمن ماه ۵۷، جهان شاهد تحولی شگرف و انقلابی عظیم و مردمی در تاریخ بود. قیام ملتی مصمم و یکپارچه با قلب هایی سرشار از عشق و ایمان. در بهمن ماه، رهبر بزرگ و نستوهی، پس از سال ها دوری از وطن، قدم بر خاک گلگون میهن گذاشت که آزادی و استقلال را نصیب امتی خداخواه کرد و بدین سان بهمن ۵۷ طلوع دوباره اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را نوید داد.

برای درک بهتر هر چه بهتر فضای آن روزها می‌توانید به چند نمونه انشا درباره خاطره دهه فجر رجوع نمایید.

.. انشا در مورد دهه فجر ..

انشا در مورد دهه فجر
انشا در مورد دهه فجر

 

انشا شماره (۲)

دهه فجر انقلاب اسلامی،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت، دهه فجر انقلاب آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید.

در روز ۴ بهمن ۱۳۵۷ رژیم مزدور شاه برای جلوگیری از حضور امام خمینی در بین مردم ایران، ارتش فرودگاه مهرآباد را به اشغال درآورد و در ۵ بهمن ۱۳۵۷ دولت بختیار ۳ روز فرودگاههای کشور را بست.

اما در روز ۹ بهمن ۱۳۵۷ فرودگاه برای ورود امام خمینی بازگشایی شد و در پی اعتصابات و تظاهرات و راهپیمایی مردم که خواستار بازگشایی فرودگاه مهرآباد بودند. دولت بختیار فرودگاه مهرآباد را از اشغال نظامی خارج کرد.

در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه حضرت امام خمینی پس از پانزده سال تبعید پای بر خاک ایران گذاشتند. فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راه‌پیمایی و تظاهرات را برای ۳ روز آزاد اعلام کرد.

در روز ۲۱ بهمن دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت ۴ بعدازظهر اعلام نمود ولی حضرت امام خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمودند. ‌ در تهران و شهرستانها بین سربازان گارد و مردم مسلح درگیریهای بسیار شدید رخ داد.

روز سرنوشت فرا رسید و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، نظام پوسیده ستمشاهی فرو ریخت و ریشه های فاسد دودمان سیاه پهلوی از این کشور اسلامی کنده شد.

در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه بین مردم و سربازان طرفدار رژیم پهلوی گردیده است و سرانجام با تسلیم تمامی نیروهای نظامی و پیروزی مردم مسلمان ایران رژیم ستمشاهی پس از ۵۷ سال ظلم و ستم متلاشی گردید.

مبارزه پانزده ساله ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) به ثمر رسید و با سرنگونی نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران پیروز گردید.

 

انشا شماره (۳)

انشایم را با سلام و درود به ارواح شهدای انقلاب و امام راحل آغاز می کنم. این بهترین موضوع انشایی است که معلم درس نگارش به ما گفته است. به نظر من همه ما انقلاب را فراموش کرده ایم. برای همین هم نوشتن از انقلاب اینقدر برایمان سخت شده است. حاج آقا موسوی امام جماعت مسجد محل می گوید فراموشی انقلاب از جنس گم کردن تقویم و تاریخ نیست… از جنس فراموشی ماهیت و آرمان انقلاب است!

حاج آقا موسوی خیلی کتاب می خواند. برای همین هم اینقدر خوب حرف می زند. من خودم خیلی وقتها از حرف‌های او سر در نمی آورم. اما آرزو دارم روزی بتوانم مثل حاج آقت باشم. دوست دارم بتوانم یک انقلابی حقیقی باشم. او هیچ وقت از کارهایی که کرده پشیمان نیست. حتی از اینکه مجبور است درد ترکش داخل پایش را تحمل کند ناراحت نیست. می گوید وقتی به جنگ می رفتیم همه این چیزها را می دانستیم.

من خوب می دانم که حاج آقا فقط از یک چیز ناراحت است. اکثر دوستان صمیمیش شهید شده اند و او حالا تنها مانده است. برای همین هم با دیدن عکس شهدا گریه می‌کند. شاید بگویید اینها چه ربطی به موضوع انشا دارند! خودم هم نمی دانم. اما من خیلی ناراحتم از اینکه هیچ کس به حاج آقا سر نمی زند. ناراحتم که هر سال دهه فجر می شود اما کسی سر مزار شهدا نمی آید. دلم می گیرد از اینکه بعضی ها به انقلاب بد می گویند. حاج آقا موسوی می گوید ما طلبکار انقلاب نیستیم… همه به انقلاب بدهکاریم!

من تلاش خواهم کرد که آرمانهای این انقلاب بزرگ را خوب بشناسم و در مسیر تحقق آنها قدم بردارم. هر چند که می دانم این راه خیلی سخت است. به امید روزی که صاحب اصلی این انقلاب ظهور کند!

 

انشا شماره (۴)

این روزها در تاریخ سرزمین سر بلندمان همیشه ماندگار است، روزهایی که مردم دست به دست هم دادند و با هدایت و رهبری حضرت آیت الله امام خمینی (ره) سرنوشت جدیدی را برای خود رقم زدند.
مردمی که دیگر از ظلم و ستم به ستوه آمده بودند و خواستار دولت و حکومتی جمهوری و اسلامی بودند تا بر پایه ی آن بتوانند قوانین اسلام را پیاده کنند و عدل و عدالت را در جامعه به اجرا در آورند.
در همان روزها بود که کسی از مرگ نمی ترسید و با آغوش باز به سوی مرگ پر می کشید و با خون خود می خواست تا مردمی که می مانند در آزادی و دور از ستم زندگی کنند.

مردم دیگر رژیم وابسته و طاغوتی را نمی خواستند و با هر فریاد خود این را به گوش حکومت و جهانیان می رساندند، در این میان رهبری فرزانه هدایت گر و روشنی بخش مسیری بود که مردم خواهان آن بودند.

با هر شعار و هر قطره ی خونی که ریخته می شد کاخ شاهی محمد رضا شاه پهلوی به لرزه در می آمد و ترس بر ساکنانش مستولی می گشت، به همین خاطر بود که آن ها از ترس گریختند.
آن ها دیگر در بین مردم جایی نداشتند پس از ترس جانشان فرار را بر ماندن ترجیح دادند و کشور به دست مردم افتاد.

در این میان امام خمینی (ره) هوشمندانه مردم را راهنمایی می کرد تا در مسیر درستی قدم بگذارند و انتخاب درستی کنند، او با تمام مقاومت های حکومت بختیار به ایران بازگشت تا در کنار ملت خود باشد.
در ماه بهمن بود که ملت و رهبر کنار هم به پیروزی رسیدند و به خواسته دیرینه خود رسیدند.

 

دو نمونه انشا درباره خاطره دهه فجر

 

انشا شماره (۵) تاریخی

دوازدهم بهمن که اولین روز شروع دهه ی فجر می باشد روزیست که بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیت‌الله امام خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود.

در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل امام خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. امام خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامه‌ای که از قبل تنظیم شده بود عازم قبرستان بهشت زهرا شد…

امام خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود.
ساعت ۹ بامداد روز شنبه ۱۴ بهمن در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصه‌ای از نظریات آیت‌الله امام خمینی خوانده شد.

سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصه‌ای از پاسخ امام خمینی به این شرح بود:« کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد می‌توانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شده‌اند.

از ارتش می‌خواهم هر چه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته می‌شود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد.

امام خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بین‌المللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.

روز ۱۹ بهمن ماه بزرگ‌ترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت.ر قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تایید شد.

در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رییس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناح‌های مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند.

این درگیری خونین ده‌ها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.

روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشکر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانک‌ها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد.

آیت‌الله امام خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشکر گارد حکم جهاد خواهد داد. در اینروز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد.

در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت و آمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد.

در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابان‌ها با ایجاد حریق و راه بندان‌های متعدد مانع حرکت قوای نظامی می‌شدند.

در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.

در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.

 

انشا در مورد دهه فجر با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری

انشا دهه فجر کلاس ششم و پنجم

مقدمه

ما ایرانیان حکومت اسلامی و طلوع اسلام در کشورمان را از رشادت ها و بصیرت های مرد فرخنده ای داریم که شجاعانه و با دست خالی هیمنه پوچ اما قدرتمند حکومت طاغوت را در هم شکست و اسلام ناب محمدی را به کشور عزیزمان ایران هدیه کرد. نقطه عطف انقلاب اسلامی ایران که اسلام در آن دوران به بار نشست یک دهه تاریخی بود که ما ایرانیان این دهه را تحت عنوان «دهه فجر» می شناسیم.

 

بدنه
دهه فجر انقلاب اسلامی به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ گفته می‌شود که طی آن سید روح‌الله خمینی بعد از تبعید ۱۵ ساله در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران وارد و در نهایت با اعلام بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در ۲۲ بهمن ماه منقرض شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

دهه فجر انقلاب اسلامی،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و اسلام واقعی نه تنها در کشور عزیزمان ایران بلکه در سراسر گیتی دوباره قد علم کرد و با تمام وجود در مقابل تمام کفر یک تنه ایستاد. دهه فجر انقلاب اسلامی آئینه ای است که خورشید اسلام در آن درخشید و با درخشیدنش تاریکی و ظلمات کفر و طاغوت را از بین برد.

از هفدهم تا ۲۲ بهمن ۵۷، ایران یکی از دوره های استثنایی تاریخ سیاسی جهان را گذرانید. در این ایام، دو دولت در یک مرکز و بدون هیچ گونه مرزبندی مواجه بودند. دولتی که پشتوانه و عامل مشروعیت خود را از دست داده و از قدرت نظامی محروم گشته و با انقلابی عظیم روبرو بود. و دولتی دیگر متکی به رهبری انقلاب توده های میلیونی مردم که به جای قدرت نظامی، تنها به ارتش مردم وابستگی داشت. در اینجا بود که تمام جهان قدرت واقعی حق تعالی را دیدند، زمانی که تمام امکانات نظامی و قدرت تسلیحات نظامی در مقابل اراده ی الهی مردم پا برهنه تسلیم شد و خون پاک شهدا و بصیرت مردم بر تمام قدرت پوشالی طاغوت پیروز گشت.

نتیجه گیری

دهه فجر نقطه عطف تاریخ ایران اسلامی ست که تاریخ ایران را به دو قسمت تقسیم کرد. قبل از اسلام ناب محمدی و بعد از آن. بعد از دهه فجر روح خودباوری و توانایی در کشور عزیزمان به یکباره شکل گرفت و وابستگی و اتکا به حکومت های استعماری غرب و شرق بطور کامل از بین رفت. در واقع دهه فجر سرآغاز و طلوع حقیقت تاریخی «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بود. بکوشیم تا همواره به پربار شدن درخت انقلاب کمک کنیم و قدر این نعمت بزرگ و شکوهمند را بدانیم.

.. انشا در مورد دهه فجر ..

انشا در مورد دهه فجر
انشا در مورد دهه فجر

 

انشا برای دانش آموزان ابتدایی

مقدمه

دهه فجر برای ما دانش آموزان نام آشنایی است که از تاریخ ورود امام خمینی به ایران تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بر حکومت طاغوت شاهنشاهی می باشد. دهه فجر ده روز پرارزش و مهم در تاریخ ماست که سبب شد نتیجه مبارزات حق علیه باطل و خون شهیدان بزرگواری که در راه اسلام و ایران ریخته شد به بار بنشیند و تاریکی و ظلمت با انوار گرم و روح بخش اسلام ذره ذره به نیستی و نابودی بدل شود.

بدنه

این دهه مقدس پس از اینکه شاه خائن در روز ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ از ایران فرار کرد و امام خمینی رهبر فرزانه انقلاب به ایران وارد شدند شروع شد و سبب شد تمام جهانیان از قدرت الهی مات و مبهوت بمانند. دهه ای که تمام روزنامه ها با خطی بزرگ در نوشته بودند شاه رفت، امام آمد و با همین دو جمله کوتاه این واقعه تاریخی را در جهان جاودانه کردند. مردم ایران در طول این ۱۰ روز به خیابان ریختند و علیه شاه و نوکران او شعار می دادند تا اینکه انقلاب اسلامی ۲۲ بهمن ماه پیروز شد و حکومت جمهوری اسلامی رسما کار خود را شروع کرد. حکومتی که نقطه قوت تمام مظلومان جهان و تکیه گاه تمام جبهه های مقاومت در منطقه و جهان گشت.

مردم در شب ۲۲ بهمن ماه به دستور امام راحل حکومت نظامی شاه را از بین بردند و همه در تمام شهرهای ایران سرآغاز حکومت اسلامی را در ایران جشن گرفتند. آری این دهه سرآغاز آزادی ملت، رهایی مملکت مظلوم ایران و نتیجه بصیرت یک حکومت بود که با خودباوری نیت قلبی خود را و فریاد دادخواهی خود را به نتیجه رساندند.

هر سال در چنین روز هایی جشن پیروزی انقلاب در سراسر ایران بر گزار می شود و ما نیز وظیفه داریم در مدرسه ی خود جشن کوچکی برگزار کنیم و همراه تمام اقشار مختلف جامعه این دستاورد بزرگ و تاریخی را جشن بگیریم و همواره رشادت های امام عزیزمان و تمام شهیدان گرانقدری که جان خود را هدیه کردند تا ما امروز در آسایش و آرامش زندگی کنیم را قدر بدانیم.

دهه فجر انقلاب اسلامی ده روز سرنوشت ساز ملت به پاخاسته ایران است که سبب شد ملت بصیر ایران به خواسته قلبی خود برسند و با نابودی حکومت جور، پرچم اسلام ناب محمدی را بر پهنه وسیع کشور عزیزمان ایران به اهتزاز در آورند.

بازگشت افتخارآمیز امام خمینی به ایران اسلامی و اعلام تشکیل دولت موقت با خود نتایج مثبتی از جمله پیوستن بسیاری از ارتشیان به انقلاب و بیعت نیروی هوایی با امام بزرگوار و شکست حکومت نظامی با حضور شکوهمند مردم در صحنه به فرمان امام خمینی، فتح مراکز مهمی همچون صدا و سیما و پادگانهای نظامی و سرانجام پیروزی انقلاب اسلامی را همراه داشت.

هر ساله در طول دهه فجر مراسم و یادبود های زیادی توسط طرفداران نظام جمهوری اسلامی ایران انجام می گیرد. همچنین در سازمان ها و ادارات دولتی اقدام به برگزاری سمینارها و همایش ها می شود. در مدارس نیز دانش آموزان کلاس های درس را با نوارهای رنگی، پرچم و عکس های زیبا از روزهای انقلاب اسلامی تزیین می کنند در روز دوازده بهمن زنگ مدارس به مناسبت سالگرد ورود هواپیمای امام خمینی به ایران در حدود ساعت نه و سی دقیقه نواخته می شود.

نتیجه گیری

دهه فجر انقلاب اسلامی یادآور حماسه مردان و زنان باغیرتی ست که از همه چیز خود گذشتند تا کشور عزیزمان را از لوس طاغوت و طاغوتیان پاک کنند و نهال نوپای انقلاب را در خاک مقدس این مرز و بوم بکارند. حال وظیفه ماست که همواره این دهه تاریخی را جشن بگیریم و با مرور تمامی رشادت ها و شجاعت های امام خمینی رحمه الله علیه و شهدای انقلاب قدر این دهه ارزشمند و این انقلاب را بدانیم.

 

انشا در مورد دهه فجر کلاس چهارم

مقدمه

وَالْفَجْرِ ﴿۱﴾ وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿۲﴾ – سوگند به سپیده‏ دم،و به شبهاى دهگانه !

با نام خداوند متعال و ذکر این دو آیه شریف از ابتدای سوره مبارکه فجر انشا خود را در مورد ۲۲ آغاز میکنم .

بدنه

وقتی بزرگ تر ها در مورد سال های انقلاب صحبت میکنند، حس و حال عجیبی دارند، از بیان شور و حرارت جوانان، همبستگی مردم، اتحاد نیروی های نظامی و ارتش، شهادت و شکنجه های رهبران انقلاب و حتی وضعیت زندگی عادی مردم در کوچه و خیابان خاطرات زیادی دارند که وقتی برای ما تعریف میکنند حس میکنی آنها در یک جهان افسانه ای عجیب و غریب زندگی کرده اند . تجربیاتشان اگر چه جالب و شگفت آور است اما برای ما ملموس نیست .

نمیتوانیم درک کنیم که چطور همه آدم ها با هر عقیده و مرامی در کنار هم بودند. به هم کمک میکردند، به هم پناه میدادند و یک صدا در برابر ظلم و استبداد شاهنشاهی ایستاده بودند. از این که بدون ترس از مرگ و شکنجه هر روز به خیابان ها می آمده اند و با تنها سلاحی که داشته اند یعنی جانشان خواستار اصلاح و تغییر زندگی شان بوده اند.

من فکر میکنم تنها چیزی که میتواند همه آدم های یک کشور را در کنار هم این اینطور متحد کند سلاح ایمان است . ایمان حقیقی که ما این روزها کمتر پیدا میکنیم، در آن روزگار انسان ها را به هم نزدیک کرده بود. طوری که هر طور که میتوانسته اند با کمترین امکانات به هم کمک میکردند تا هدف نهایی شان تحقق پیدا کند.

امروز گاهی باشنیدن خاطرات بزرگتر ها، پدر، مادر و حتی پدربزرگ و مادربزرگ آرزو میکنم کاش در آن روزگار زیسته بودم و طعم تلاش همگانی در جهت یک هدف والا را به جای زندگی در دنیایی که همه به فکر منافع خود هستند را تجربه میکردم . جنگیدن برای کشور،دین، عقیده و آزادی میتواند به زندگی رنگی خدایی بدهد … چیزی که این روزها جای خود را به جنگیندن برای منفعت، رفاه شخصی، مال اندوزی و پایمال کردن حقوق دیگران داده است.

راستش با این که بزرگتر ها همیشه به ما میگویند که باید خدا را شکر کنیم که در رفاه و آسایش زندگی میکنیم و این که دیگر خبری از شلیک تیر و تفنگ و شکنجه نیست، اما من بدون این که هیچ درک دقیقی از دهه فجر سال ۵۷ داشته باشم، آرزو میکنم یکی از جوانان و نوجوانانی بودم که تا ۲۲ بهمن سال ۵۷ در صف های به هم پیوسته برای آزادی حقیقی میجنگیدم. یا در ۱۲ بهمن ۵۷ از شوق برگشتن رهبر انقلاب اشک میریختم…

نتیجه گیری

شاید ایرانی که امروز در آن زندگی میکنیم، دنیای ایده آلی نباشد که جوانان سال ۵۷ برای آن جان داده اند . اما من ایمان دارم ما در دامنه مسیری سخت و پر پیچ و خم هستیم که گذشتگانمان با نثار خون خود آغاز کرده اند و شادی فرزندان ما بر فراز قله های آن پرچم افتخار و آزادی و ایمان را به اهتزاز در آورند. إن شاءالله.

 

انشا درباره خاطره دهه فجر

انشا اول: کلاس برنده در دهه فجر

مقدمه

به خاطر می‌آورم که کلاس اول دبستان بودم و چیز زیادی درباره دهه مبارک فجر نمی‌دانستم. اما با وارد شدن به بهمن ماه و نزدیک شدن به دهه فجر، معلم از ما خواست که دست به کار تزیین کلاس شویم. این طور که معلم ما گفت مسابقه‌ای در مدرسه برپا شده و قرار بود که تمام کلاس‌ها در آن شرکت داشته باشند.

بدنه

مسابقه دهه فجر از این قرار بود که دانش آموزان هر یک از کلاس‌های مدرسه باید محیط داخلی کلاس خود را برای دهه فجر تزیین می‌کردند. سپس تزیینات کلاس‌ها در یک رقابت با هم گذاشته شده و کلاسی که بهترین تزیینات برای دهه فجر را انجام داده باشد، به عنوان کلاس برنده انتخاب خواهد شد. البته هدایایی نیز برای دانش آموزان کلاس برنده از سوی مدیر مدرسه در نظر گرفته شده بود.

دانش آموزان کلاس ما نیز برای انجام تزیینات دست به کار شدند. معلم از ما خواست که هر کداممان، از خانه تزییناتی را که در اختیار داشتیم، به کلاس آورده و از مجموع آن‌ها برای تزیین استفاده کنیم. من نیز به خانه رفته و از مادرم خواستم که تعدادی وسایل تزیینی برای جشن و مسابقه دهه فجر مدرسه آماده کند. مادرم گوی‌های براق رنگی به من داد که می‌توانستند در تزیینات کلاس، عالی به چشم آیند.

من و سایر دانش آموزان کلاس به همراه معلم، کلاس را به خوبی تزیین کرده و تا جایی که امکان داشت در زیباسازی آن کوشیدیم. سرانجام دهه فجر آغاز شد و مدیر مدرسه برای بازدید از کلاس‌ها آمد. او از یک به یک کلاس‌های مدرسه بازدید کرد و قرار شد که فردای آن روز، کلاس برنده را اعلام کند.

نتیجه گیری

روز اعلام نتایج بود و همگی سر صف ایستاده بودیم. پس از قرائت قرآن و سرود ملی کشور، مدیر مدرسه میکروفن را به دست گرفته و در کمال ناباوری شنیدیم که نام کلاس ۱/۱، یعنی کلاس ما را به عنوان کلاس برنده اعلام کرد. از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم و از این که تلاش‌های دسته جمعی ما به نتیجه رسیده بود، احساس غرور و شعف می‌کردم.

 

دو نمونه انشا درباره خاطره دهه فجر

 

انشا دوم

چیزی به دهه فجر نمانده بود و من می‌دیدم که کوچه ما چراغانی شده است. جوانان محل برای تزیین کوچه، تلاش زیادی می‌کردند و از هیچ کاری برای زیباتر شدن آن فروگذار نمی‌کنند.
محله ما قرار بود که بهترین و زیباترین محله شود برای همین همه افراد محله برای رسیدن به آن تلاش می‌کردند. هر کسی مقابل خانه‌اش را آب و جارو کرده و چراغ‌های سردر خانه‌ها روشن نگاه داشته می‌شد. ما نیز برای تمیز کردن مقابل خانه و زیبا کردن محله، به سهم خود در تلاش بودیم.

همسایه بغلی عروسی داشتند و جشن عروسی خود را مطابق با این ایام قرار داده بودند. در خانه‌ای آن طرف‌تر نوزادی متولد شده و تاریخ تولدش با ایام دهه مبارک فجر یکی بود. مادرم برای بردن چشم روشنی به خانه آن‌ها رفته بود و می‌گفت که خانواده از به دنیا آمدن فرزندشان، بسیار شاد بودند.

همه چیز در محله ما برای برگزار کردن ایام دهه فجر، آماده بود و به نظر می‌رسید که خانواده‌ها یکی پس از دیگری وقایعی شاد را پشت سر می‌گذاشتند. من منتظر بودم که در خانه ما هم خبر خوشی از راه برسد و ما هم از رویدادی شادی‌آور، شگفت‌زده شویم.

سرانجام این اتفاق افتاد. شب پنجم دهه فجر بود که در حوالی ساعت ۱۰ شب، زنگ خانه به صدا آمد. من دوان دوان خودم را به در خانه رساندم و درب را باز کردم. برادرم پشت در بود. او در شهری دور دوران سربازی خود را می‌گذراند و چند ماه بود که او را ندیده بودیم. از شادی فریادی کشیدم و به آغوشش پریدم. برادرم به مرخصی آمده بود و من می‌دانستم که مادرم از دیدن او، فوق العاده شاد خواهد شد.

با برادر حیاط خانه را طی کرده و وارد ساختمان شدیم. مادر و پدرم از دیدن برادرم بی‌اندازه خوشحال شده و اشک شوق به چشم آوردند. این هدیه دهه فجر ما بود. به برادرم مرخصی داده بودند تا این ایام را در کنار ما به سر کند.

از اینکه با مجموعه انشا در مورد دهه فجر و انقلاب اسلامی همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. امیدواریم خون جوانانی که در این راه به شهادت رسیدند پایمال نشده و مسئولین به وظایف خود دقیق رسیدگی نمایند.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید