دعای روز دهم ماه رمضان

از دعای اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ به عنوان دعای روز دهم ماه مبارک رمضان یاد می‌کنند. در این مقاله با متن و معنی دعای روز دهم ماه رمضان، عکس و استوری، فایل صوتی و شرح و تفسیر دعای روز دهم ماه رمضان با ما همراه باشید.

دعای روز دهم ماه رمضان

دعای روز دهم ماه رمضان با معنی

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ لَدَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ إِلَيْكَ بِإِحْسَانِكَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ

خدای من؛ در این روز مرا جزء متوکلین بر خودت و از زمره‌ی رستگاران و نزدیک شدگان درگاهت قرار ده به حق احسانت ای منتهای آرزوی طالبان

 

 

 

دعای روز دهم ماه رمضان

 

فایل صوتی دعای روز دهم ماه رمضان

 

 

 

استوری دعای روز دهم ماه رمضان

اگر دوست دارید که دعای روز دهم ماه رمضان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید، می‌توانید از عکس زیر که در ابعاد استاندارد استوری برای واتساپ و اینستاگرام ساخته شده است، استفاده کنید.

 

استوری دعای روز دهم ماه رمضان
استوری دعای روز دهم ماه رمضان

 

 

 برای دانلود استوری بالا کلیک کنید.

 

شرح و تفسیر دعای روز دهم ماه رمضان

آیت‌الله مجتهدی تهرانی

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیکَ» می‌گوید: خدایا من را در ماه رمضان از کسانی قرار بده که متوکل باشم و بر تو توکل کنم و چشمم به دست دیگری نباشد. وی با بیان روایتی از صدر اسلام می‌پردازد و می‌گوید: شخص عربی، بدهکاری زیادی داشت. نزد امام حسین (ع) رفت و عرض کرد که بدهکاری دارم، خواستم به کریمی مراجعه کنم و به همین دلیل خدمت شما آمدم.

حضرت فرمودند؛ «سه مسأله می‌پرسم؛ اگر یکی را جواب دادی، ثلث قرضت را می‌پردازم، اگر دو تا را جواب دهی دو ثلث آن را می‌دهم و اگر تمام آنها را پاسخ دهی، تمام قرضت را می‌پردازم.»، مرد عرب گفت که آخر من پاسخ کسی چون شما را بدهم؟ که امام فرمود: «جدم می‌فرمود؛ «الاحسان به قدر معرفة» اگر بفهمم چیزی بلدی قرضت را می‌دهم. » و بعد سوال کرد: «بهترین چیزها در عالم چیست؟»، عرب گفت: بهترین چیزها ایمان به خداست. و ایمان به رسول خدا و ایمان به شما خاندان اهل بیت(ع)، سوال دوم را این‌گونه پرسید که «زینت انسان به چیست؟»، عرب گفت: زینت عالم به حلم، زینت ثروتمند به بخشش و زینت فقرا به صبر است.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: حضرت فرمودند که «اگر اینها نباشند؟»، عرب گفت: باید آتشی از آسمان بیاید و اینها را از بین ببرد. عالمی که حلم ندارد، ثروتمندی که بخشش ندارد و فقیری که صبر ندارد، باید از بین بروند. حضرت امام حسین (ع) فرمودند: «نجات از مهالک به چیست؟» عرب گفت: توکل به خدا. امام حسین (ع) تمام قرض‌های آن شخص عرب را پرداخت کرد و یک انگشتر نیز از دستشان خارج کرده است و دست مردم عرب کرد. 

وی تاکید می‌کند: این حدیث را گفتم تا به این نکته اشاره کنم که ماه رمضان و روزه ما را موفق کند تا به خدا توکل کنیم. من از صفر شروع کردم و با توکل به این مرحله رسیدم. طلاب جوان هم باید با توکل به درس و تحصیل خودشان ادامه دهند. ایشان در ادامه در شرح «وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیکَ» می‌گوید: خدایا من رستگار باشم و نه شقی، اگر رستگار باشم در روز قیامت اهل بهشت می‌شوم.

وی همچنین در شرح فراز «وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیکَ» اظهار می‌کند:‌ خدایا من را از مقربان درگاهت قرار بده، اینکه آدم مقرب درگاه الهی باشد خوب است نه اینکه خدا عقب بزند او را گاهی خدا غضب می‌کند و بندگان باید حواسشان را جمع کنند. این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: «بِاِحْسانِکَ یا غایةَ الطّالِبینَ» که در پایان دعای روز دهم ماه رمضان آمده است، یعنی به حق احسانت ای کسی که نهایت طالبین تویی، یعنی از هر جا که آدم نا امید می‌شود پیش خدا می‌رود.

وی در پایان با بیان حدیثی می‌گوید: هر جا که می‌خواهی بدانی دعایت مستجاب شده است، به دلت نگاه کن، ببین اگر ناامید از همه جا هستی، بدان که آن دعا مستجاب شده است. خدا خودش می‌فرماید:‌ به عزت و جلال خودم قسم که قطع می‌کنم امید کسی را که به غیر از من امید دارد.

 

 شرح دعای روز هفتم ماه رمضان از جواد محدثی

فرازهای قابل شرح دعای روز دهم ماه رمضان از جواد محدثی عبارتند از:

  • خدا، تكيه گاه مؤمن
  • آيين رستگاری
  • مقرّبان حضور حق
  • خدا، مقصد جويندگان

 

خدا، تكيه گاه مؤمن

«ذرّه»های معلق در هوا، در نور خورشيد است كه به چشم می‌آيد. اگر فروغی برآنها نتابد، «هيچ» اند. خدا، هستی مطلق و قدرت تامه هستی است و هر توانايی، از توان او سرچشمه گرفته است. پس مؤمن، بر او تكيه دارد و توكلش بر اوست. خداوند، تنها پشتوانه‌ای است كه زايل شدنی نيست. تنها تكيه گاهی است كه اطمينان بخش است. تنها مرجع وملجأ و پناهگاهی است كه هم قدرت و علم دارد، هم رئوف و مهربان است و هم بنده نواز و كريم.

حال كه چنين است، در مشكلات، چرا خدا را تكيه گاه نيروبخش دل و جانمان قرار ندهيم و چرا استمداد از او نجوييم؟ هركه به غير خدا دل بندد و تكيه كند باخته است، چرا كه جز خدا همه چيز نابود شدنی است، و «تنها خداست كه می‌ماند»! آنكه «بت» می‌پرستد، روزی خواهد ديد كه: «اِنَّ القُوَّةَ لِلّهِ جَميعاً». آنكه به قدرت های بزرگ دلبسته است، روزی خواهد يافت كه: «كُلُّ شَی ءٍ هالِكٌ إلاّ وَجهَهُ» آنكه گرفتار يأس و دلخستگی و سستی است، روزی آگاه و پشيمان می‌شود كه چرا تكيه گاه و اميدی چون «خدا» را فراموش كرده است؟

در قرآن فراوان می‌خوانيم: «وَ عَلی اللّه ِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنُونَ». مؤمنان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند و تنها تكيه گاهشان «او» باشد. ما كه ادعای ايمان داريم، به همان دليل درپی اتّكال و اتّكاء به اوييم و از اين رو از ذات بی همتايش می خواهيم ما را از توكّل كنندگان بر او قرار دهد.

آيين رستگاری

فائز، كسی است كه به آرزوی والای خويش، به هدف مقدّس و آرمان پاكش می‌رسد. «فوز»، آن است كه بذر وجودی انسان، از مرحله كالی و خامی بگذرد، برسد و پخته شود و كمال يابد. اميرمؤمنان عليه السلام، با شهادتش به عشق و آرزويش رسيد و در محراب شهادت، ندایِ «فُزتُ وَرَبِّ الكَعبَة» سرداد. حسين عليه السلام و ياران شهيدش در قربانگاه عشق، رستگار شدند و به فوز الهی و فيض ابدی رسيدند و چهارده قرن است كه حسرتِ آن رستگاری بزرگ را بر دل شهادت طلبان گذاشته‌اند، كه همواره آرزو می‌كنند كاش در «كربلا» بودند و همراه آن فائزان، به فوز و فيض می رسيدند و دعای «يالَيتَنا كُنّا مَعَكُم فَنَفُوزَ مَعَكُم…» برلب داشته و دارند.

چه كسی نزد خدا، به جايگاه رفيع فوز و رستگاری می‌رسد؟ آنكه از همه تعلّقات، رسته و از همه بندها، گسسته باشد، جان را از هر رنگ و ننگی شسته و «توكّل» برخدا كرده و از او «فوز» طلبيده باشد. و اين نيز، نيازمندِ توفيق الهی است. او بايد دست اراده و ارادتمان را به آستان «حق» و «حق پرستان» برساند.

اوست كه بايد ما را بپذيرد و اين شايستگی را عطا كند. وگرنه، عنايتش اگر باشد، بذر وجودمان در مزرع حيات، فاسد می‌شود و از كِشته امروز خويش، جز «حسرت فردا» نخواهيم چيد.

مقرّبان حضور حق

چگونه می‌توان به خدا نزديک شد؟ خدا پاک است و آستانش آستانه طهارت است، و ذاتش منزّه و مبرّا از هر عيب و كاستی. او جميل است و جمال را دوست می‌دارد. او كمال محض است و موجود متكامل را می‌پذيرد. به كمال قرب حق، جز با طاعت و تقوا نمی‌توان دست يافت. انبيا كه حجت‌های آشكار الهی‌اند، مبعوث برآنند كه «بندگان» را به «مولی» نزديک سازند. آيات الهی و امامان معصوم و اوليای خدا، همه «راهنمای قرب»اند، همه قبله نمای تقرّب و وصل اند. بيچاره آنانكه با صدها چراغ، باز هم بيراهه می‌روند! به قول صائب تبريزی:

غفلت نگر كه پشت به محراب كرده‌ايم
در كشوری كه قبله نما موج می زند

آنكه از خدا می‌خواهد تا مقرّب درگاهش شود، بايد با «عبادت» و «تهجّد» و انجام فرايض و نوافل، به آن مرتبه برسد، نه با غفلت و سستی و تن پروری و پُرخوابی. رسول خدا صلی الله عليه و آله را خدا فرمان می‌دهد تا شب ها به «تهجّد» و شب زنده داری بپردازد، شايد به آن «مقام محمود» نائل آيد! بايد از شيطان دور شد تا به خدا نزديک گشت. بايد از گناه و رذايل فاصله گرفت، تا فاصله با آفريدگار كم شود. بايد با سجود و ركوع، انس با خدا داشت، تا پذيرفته درگاه شد. آنكه «قرب» می‌خواهد، بايد «تقرّب» هم بجويد. و آنكه «رسيدن» را می‌طلبد، بايد «گام طلب» هم بردارد، با عبادت و تهجّد، با تقوا و ترک معصيت.

امام صادق عليه السلام فرمود: يک بنده مؤمن، درحالتِ سجود، از هرحالت ديگر به خدا نزديک‌تر است. [ميزان الحكمة، ج ۴، ص ۳۸۲]

و علی عليه السلام فرمود: «لايُقَرِّبُ مِنَ اللّه ِ سُبحانَهُ اِلاّ كَثرَةُ السُّجُودِ وَ الرُّكُوعِ» . [ميزان الحكمة، ج ۴، ص ۳۸۲]. سجود و ركوع بسيار است كه سبب تقرّب به خداوند می شود.

خدا، مقصد جويندگان

از خدا توفيق «توكّل» و «فوز» و «قرب» طلبيديم. برای برآمدن اين حاجت، او را به «احسان»ش سوگند می‌دهيم و احسانش را شفيع اجابتش می‌سازيم. او كه همواره به بندگانش نيكی كرده و همه را روزی خور خود و مهمان خوان نعمت بی‌كرانش ساخته و همه دل‌های حق جو را شيفته خويش ساخته، می‌تواند با برآوردنِ اين دعا، احسانی ديگر و منّتی ديگر نهد و نعمتی ديگر عطا كند.

او را همه دل‌های پاک و همه كمال طلبان و حق خواهان می‌جويند. مگر نه اينكه او كمال كامل و جمال مطلق و ذات بی مثال و بی نياز است؟ مگرنه اينكه همه درپی وجود برتر و «هستی فناناپذير»ند؟ پس همه هستی، كاروانی درپی اوست. «كُلٌّ اِلَيهِ راجِعُون!» و همه، به هر زبانی او را می خوانند. حتی آنانكه به شرک و بيراهه افتاده‌اند، درپی او بوده‌اند كه فريب نفس خورده اند و شيطان، آنان را به اشتباه افكنده و «صنم» را به جای «صمد» گرفته‌اند و «صيد حرم» را در پای «بت» قربانی كرده‌اند.

به هر حال، خدا، غايت طالبان و مقصود و مقصد جويندگان است. به تعبير معلم عرفان، حضرت امام خمينی (قدس سرّه): 

اين شيفتگان كه در صراطند همه
جوينده چشمه حياتند همه

حق می طلبند و خود ندانند آن را
در آب، به دنبال فراتند همه

[ديوان امام، ص ۲۳۹]

نه تنها بشر، بلكه همه كائنات، درپی اويند و همه هستی، تسبيح گوی آن خالقند: «اِنْ مِن شَيئٍ اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ». و بر سفره وجود، هر كه بهره‌ای از هستی دارد، او را می‌طلبد، او «غايه الطالبين» است. باز به قول امام عارفان، حضرت امام خمينی (رضوان اللّه عليه):

هر ذرّه در اين مزرعه، مهمان تواست
هر ريش دلی به حق پريشان تو است

كس را نتوان يافت كه جويای تو نيست
جوينده هرچه هست، خواهان تو است

[ديوان امام، ص ۲۳۹]

از اين خدا می خواهيم كه ما را از مقرّبان و رستگاران و متوكّلان قرار دهد، كه اهل احسان است و ما به كرم و احسانش، اميدواريم.

 
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید