متن شعر طلب محمد اصفهانی

آهنگ طلب که یکی از موسیقی‌های پرطرفدار محمد اصفهانی است، از تلفیق دو شعر تشکیل شده است. در این آهنگ دو بند اول که به تکرار در آخر آهنگ نیز خوانده می‌شوند (ای ساحل آرامشم/ سوی تو پر می‌کشم/ از دوری‌ات در آتشم/ در آتشم یارا) از اشعار قیصر امین‌پور هستند و «دست از طلب ندارم تا کام من برآید» غزلی از حافظ است.

متن شعر طلب محمد اصفهانی

ای ساحل آرامشم سوی تو پر می‌کشم
از دوری‌ات در آتشم در آتشم یارا

ای ساحل آرامشم سوی تو پر می‌کشم
از دوری‌ات در آتشم در آتشم یارا

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید، برآید، برآید

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید، برآید، برآید

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

ای ساحل آرامشم سوی تو پر می‌کشم
از دوری‌ات در آتشم در آتشم یارا

ای ساحل آرامشم سوی تو پر می‌کشم
از دوری‌ات در آتشم در آتشم یارا

جزئیات آهنگ طلب محمد اصفهانی

آیا شما نیز آهنگ طلب را ترانه‌ای نوستالژیک می‌دانید و با آن خاطره دارید؟ آیا طلب برایتان از میان آهنگ‌های محمد اصفهانی جالب‌تر و شنیدنی‌تر است؟ نظر خود را درباره دست از طلب ندارم… با دیگر مخاطبان ستاره درمیان بگذارید.