داستان حضرت لوط و جزئیات عذاب قوم لوط

حضرت لوط از انبای الهی است. داستان حضرت لوط بسیار آموزنده است. قوم لوط بسیار بدکار و منحرف بودند و در نهایت نیز دچار عذاب الهی شدند.

ستاره | سرویس مذهبی – حضرت لوط یكی از پیامبران بزرگی است كه در میان قومی فاسد و منحرف از لحاظ جنسی مبعوث شد. در این مقاله داستان حضرت لوط و عذاب قوم لوط گردآوری شده است.

 

اصل و نسب حضرت لوط

حضرت لوط فرزند «هاران بن نارخ» و برادرزاده حضرت ابراهیم است. نام مادر حضرت لوط ورقه بنت لاحج بوده است. وی ۳۴۲۲ سال بعد از هبوط آدم در شهر بابل به دنیا آمد.

 

حضرت لوط و حضرت ابراهیم

حضرت لوط اولین مردی بود که بعد از رسالت حضرت ابراهیم به وی ایمان آورد و همواره در کنار او بود و زمانی که حضرت ابراهیم با همسرش ساره و سایر مومنین از بابل به فلسطین مهاجرت کرد نیز در کنار او بود. حضرت لوط بعد از آن با حضرت ابراهیم به مصر رفت و در مسیر برگشت از وی جدا شد و به شهر سدوم (در سرزمین اردن) رفت.

 

قوم لوط

مردم شهر سدوم غرق فساد و گناه، مخصوصاً انحرافات جنسی بودند و حضرت لوط ۳۰ سال در میان این قوم سكونت كرد و آن‌ها را به سوی خدا دعوت نمود و از عذاب الهی بر حذر داشت، اما سخنان او تاثیری بر مردم آن منطقه نداشت.

 

حضرت لوط قوم لوط داستان کامل قوم لوط

 

ازدواج حضرت لوط

حضرت لوط در شهر سدوم ازدواج كرد تا بلكه قومش از این روش پیروی كنند و از انحراف جنسی دست بردارند. ثمره این ازدواج چند دختر برای حضرت لوط بود. ولی این کار حضرت لوط بر رفتارهای ناشایست قومش هیچ تأثیری نداشت و آن‌ها همچنان به كار خود ادامه دادند. حضرت لوط همچنان سال ها به موعظه مردم این قوم ادامه داد اما این حرف ها تاثیری بر آن ها نداشت تا این که وقتی مطمئن شد که امیدی به اصلاح آن ها نخواهد بود آن ها را نفرین کرد تا خداوند آن ها را دچار عذاب کند.

 

كارهای زشت قوم لوط

قوم لوط در مجالس خودشان بدون هیچ گونه حیا و شرمی باد معده و صدا خارج می‌ساختند و در انظار عمومی به لواط می‌پرداختند.

آن ها حتی به كسانی كه از دیار آن‌ها عبور می‌كرد هم رحم نمی کردند و به آن ها سنگ پرتاب می کردند و سنگ به هر کسی اصابت می کرد با او به لواط می کردند و سه درهم به عنوان غرامت به او می‌دادند.

 

عذاب قوم لوط

به دستور خداوند ۹ نفر یا ۱۱ نفر از ملائكه كه جبرئیل نیز در بین آن‌ها بود، برای انجام دو مأموریت به زمین آمدند:

اولین ماموریت شان بشارت دادن به حضرت ابراهیم بود كه قرار بود به زودی از ساره دارای پسری به نام اسحاق شود. دومین ماموریت آن ها عذاب و كیفر قوم نكبت‌ بار و گناهكار لوط بود.

آن ها بعد از انجام ماموریت اول خود به قصد شهر سدوم رفتند تا با حضرت لوط نیز ملاقاتی داشته باشند. وقتی به حضور لوط وارد شدند، لوط به آن‌ها گفت: شما كیستید؟ آن‌ها گفتند: ما مسافر راه هستیم و امشب مایلیم مهمان تو باشیم.

لوط با توجه به قوم منحرف و زشتكارش از یك سو و ورود جوانان زیبا از سوی دیگر، در فشار روحی قرار گرفت كه چه كند؟ اما در نهایت حضرت لوط مهمانان را به خانه خود برد. ولی برای این‌كه آن‌ها را از ماجرا با خبر كرده باشد، در وسط راه به آن‌ها گفت: این شهر مردم زشت‌كار و منحرفی دارد و به این ترتیب آنان را از برخورد زشت قوم خویش با مهمانان تازه وارد، آگاه ساخت.

وقتی که مهمانان وارد خانه حضرت لوط شدند او نزد همسرش رفت و از او خواست كه ورود این مهمانان به منزلش را از بقیه مخفی کندتا او نیز در عوض، كارهای زشت او و گذشته تاریكش را ببخشد. همسر لوط این تقاضا را به ظاهر پذیرفت، اما در باطن در صدد خبر رساندن به افراد قومش برآمد.

«والهه» زن لوط که همانند افراد قوم لوط کافر بود به پشت بام خانه‌اش رفت و به نشانه رسیدن مهمان‌های جوان و زیبا شروع به كف زدن و هلهله كرد، ولی قوم صدای او را نشنیدند. او دست بردار نبود و با روشن کردن آتش افراد قومش را خبر کرد و آن ها با دیدن آتش به سمت خانه حضرت لوط روانه شدند.

وقتی افراد شرور قوم به درب خانه حضرت لوط رسیدند خواستار انجام عمل ناروا با مهمانان او شدند. لوط به آنان التماس كرد که دست از این کار بردارند حتی به آن ها پیشنهاد داد که دختران خودش را به عقد آن ها در می آورد تا به صورت شرعی این کار را انجام دهند. اما آن ها گفتند: تو می‌دانی ما دنبال زنان نیستیم و دختران تو را نمی‌خواهیم و تو خود خوب می‌دانی، كه هدف ما چیست؟

در این هنگام جبرئیل و سایر فرشتگان از حقیقت وجودی خود برای حضرت لوط پرده برداشتند و هدف شان را از حضور در آنجا اعلام کردند. فرشتگان به حضرت لوط اعلام کردند که زمان عذاب فرا رسیده است و باید که به صورت شبانه همراه با خانواده اش از شهر خارج شود و به هیچ وجه به پشت سرشان نگاه نکنند. آن ها به حضرت لوط گفتند که همسرش را که به او خیانت کرده بود با خود نبرد.

وقتی كه طلوع فجر رسید، چهار فرشته هر یك در یك ناحیه شهر قرار گرفتند و آن سرزمین را از ریشه بركنده و به آسمان بردند و سپس آن را بر سر قوم شرور لوط زیر و رو كردند و در همان بین، سنگ پاره‌هایی از گل، چون سنگ سخت به صورت پی در پی و منظم بر آن‌ها باریدن گرفت، كه خود شكنجه و عذابی از ناحیه خداوند بر آن‌ها بود. به این ترتیب شهر قوم لوط زیر و رو شد و خودشان با بدترین وضع هلاك و نابود شدند.

 

حضرت لوط داستان قوم لوط گناه قوم لوط

 

وفات و مقبره حضرت لوط

حضرت لوط پس از این ماجرا مدتی زنده بود و در سن ۸۰ سالگی از دنیا رفت در قریه كفربریك در یك فرسخی مسجد الخلیل (واقع در كشور فلسطین) كنار مرقد شصت نفر از پیامبران به خاک سپرده شد.

داستان حضرت ابراهیم در قرآن را نیز در ستاره بخوانید.
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید