مکانیسم های دفاعی در روانشناسی به چه معناست؟

مکانیسم های دفاعی مانند فرافکنی، واپس رانی یا دلیل تراشی به واکنش روانی ناخودآگاه و تغییر در ادراک واقعیت به منظور کاهش اضطراب گفته می‌شود.

مکانیسم های دفاعی

ستاره | سرویس روانشناسی – با توجه به رویکرد روانکاوی انسان برای غلبه بر تعارضات و زمانی که احساس می‌کند از لحاظ روانی مورد خطر قرار گرفته است به طور ناخودآگاه به سازو کارهای روانی روی می‌آورد که مکانیسم‌های دفاعی نامیده می‌شوند. فرد با استفاده از این کنش روانی تلاش می‌کند تا از اضطراب‌ها و ناسازگاری‌های خود غلبه کند. در ادامه با تعریف کاملتری از مکانیسم دفاعی و انواع آن بیشتر آشنا می‌‌شویم.

 

تعریف مکانیسم های دفاعی

سازوکار یا مکانیسم دفاعی عبارت است از واکنش ناخودآگاه “من” (سطح میانی شخصیت که با نهاد و من برتر سه سطح شخصیت در روانکاوی فروید را تشکیل می‌دهد) به منظور کاهش اضطراب از طریق تغییر در ادراک واقعیت. به عبارت دیگر مکانیسم‌های دفاعی شیوه‌هایی هستند که افراد به طور ناخودآگاه در برابر رخدادهای اضطراب‌آور به کار می‌برند، تا از خود در برابر آسیب‌های روانی محافظت کنند.

اندیشه به‌کار گرفتن این اعمال دفاعی در سال ۱۸۹۴ توسط زیگموند فروید مطرح شد. به نظر او، سازوکارهای دفاعی موجب کنار زدن افکار متعارض یا ناخوشایند از حیطه هوشیاری شده و به این ترتیب اضطراب را در فرد کاهش می‌دهند.

پژوهشگران دریافته‌اند که سلامت روانی با چگونگی به کارگیری سازوکارهای دفاعی پذیرفته شده ارتباط دارد. افرادی که این سازوکارها را به طور متعادل و سالم به کارمی‌برند با اضطراب به خوبی مقابله می‌کنند و پاسخ سازگارانه به کشمکش‌ها می‌دهند. به کارگیری سازوکارهای دفاعی ناپسند نیز با آسیب شناسی و تعارضات روانی ارتباط دارد.

 

تقسیم‌بندی مکانیسم های دفاعی

سازوکارهای دفاعی را بر اساس کارآمدی آنها تقسیم‌بندی کرده‌اند:

۱- مکانیسم های دفاعی سطح نخست یا آسیب‌زا

این سازوکارهای دفاعی توانایی کنارآمدن با تهدیدات واقعی را از فرد سلب کرده و درک واقعیت را ناممکن می‌سازند. فرد در این حالت واقعیت را بازآفرینی و بازآرایی می‌کند. از نگاه ناظر، استفاده از این دفاع‌ها نابخردانه است. این دسته شامل انواع زیر است:

  • انکار: در این سازوکار دفاعی، فرد جنبه‌ها و بخش‌هایی از واقعیت را که نمی‌تواند به دلیل نامقبول و اضطراب‌آور بودن آن‌ها بپذیرد به شکل ناخودآگاه رد می‌کند، به گونه‌ای که اصلا وجود آن را انکار می‌کند. برای مثال مادری پس از دریافت خبر كشته شدن پسرش در جنگ، مرگ پسرش را انكار كرده و باز بشقاب غذایش را سر میزغذاخوری می‌آورد و یا لباسهایش را مرتب میكند.
  • فرافکنی هذیانی: در این سازوکار دفاعی، فرد گمان می‌کند ویژگی منفی‌اش در دیگران به قدری اغراق‌آمیز است که حتی خود او را تهدید می‌کند. مثلا کسی که خودش به شدت از دیگران نفرت دارد احساس می‌کند دیگران به قدری از او تنفر دارند که قصد دارند او را به قتل برساند.
  • تبدیل: عبارت است از تبدیل تعارضات روانی (تکانه‌های سرکوب شده) به نشانه‌های جسمی به منظور تسکین علائم اضطراب. این علایم می‌تواند شامل نابینایی، فلج شدن، ناشنوایی، تشنج، سردرد، خستگی و تیک‌های عصبی باشد.
  • پاره سازی: فرد اطرافیان خود را به دو گروه عمده خیلی خوب و خیلی بد تقسیم‌بندی می‌کند؛ و همه چیز را سیاه و سفید یا همه یا هیچ می‌بیند. اما این دو گروه مدام جای خود را به یکدیگر می‌دهند. یعنی فردی که در یک زمان بد بوده ناگهان در گروه خیلی خوب قرار می‌گیرد. علت آن عدم توانایی فرد در کنار آمدن با احساسات دوسوگرا می‌باشد.
  • تحریف: شکل دهی واقعیت به گونه‌ای که با نیازهای درونی فرد سازگار باشد.

 

مکانیسم های دفاعی، سازوکارهای دفاعی، روانکاوی

 

۲- مکانیسم های دفاعی سطح دوم، بلوغ نیافته یا ناپخته

این مکانیسم های دفاعی هم در کودکان و هم در بزرگسالان دیده می‌شود. اما در بزرگسالی، به دلیل این که استفاده از آنها منجر به رفتارهای ناپسند و غیرقابل پذیرش اجتماعی می‌گردد، کمتر استفاده می‌شوند. این دفاع‌ها بزرگسالان را در کنار آمدن بهینه با واقعیت ناتوان می‌سازند. از دید ناظر، افرادی که به این دفاع‌ها متوسل می‌شوند، معمولا بلوغ نیافته و غیرقابل دسترس می‌نمایند. استفاده مداوم از آنها مشکلات جدی را در کنار آمدن با واقعیت پدیدمی‌آورد. این دسته شامل انواع زیر است:

  • فرافکنی: فرد احساسات، افکار، آرزوها و تکانه‌های نامقبول خود را به دیگران نسبت می‌دهد. در این ساز و کار، فرد دو عمل عمده انجام می‌دهد: نخست، دیگران را مسئول اشتباهات و اعمال بد خود می‌داند و آن‌ها را سرزنش می‌کند. دوم، تکانه‌ها، افکار و تمایلات نامقبول خود را با نسبت دادن به دیگران از خود دور کرده و از اضطرابش کاسته می‌شود. برای مثال مرد بی وفا نسبت به همسر خود، همسر خود را به خیانت متهم می‌كند و مدام به او شک دارد.
  • همانندسازی فرافکنانه: فرد جنبه‌ای از خود را به شخص دیگری فرافکنی می‌کند. سپس به گونه‌ای رفتار می‌کند که او با آن بخش همانندسازی کند و مطابق با بخش فرافکنده شده رفتار کند و در نهایت فرد فرافکن و شخص دریافت کننده فرافکنی احساس ایجاد یا یکی بودن می‌کنند.
  • برون ریزی یا کنش‌نمایی: فرد، تعارضات هیجانی خود را با انجام کارهایی که به نظرش سبب آرامش می‌شود حل و فصل می‌کند.
  • خیال پردازی: فرد به منظور گریز موقت از شرایط دردناک به خیالپردازی روی می‌آورد و آرزوهای دست نیافتنی و یا نامقبول خود را به قوه تخیل می‌سپارد.
  • آرمانی ساختن: در این سازوکار فرد صفات و ویژگی‌های مثبت را اغراق کرده، خصوصیات منفی را ناچیز شمرده و یا نادیده می‌گیرد.
  • پرخاشگری انفعالی: فرد خشم خود نسبت به سایر افراد و موقعیت‌ها را معطوف به خود می‌کند و با رفتارهایی نظیر شکست خوردنها، رفتارهای ابلهانه و تحریک آمیز به وضوح باعث آزار رساندن به خویش می‌شود.
  • جسمانی کردن: فرد در این سازوکار دفاعی، تعارضات روانی خود را به شکل نشانه‌های جسمی بروز می‌دهد. این افراد به صورت اغراق‌آمیزی نگران سلامتی خود هستند.

 

۳- مکانیسم های دفاعی سطح سوم یا روان نژند

در همه افراد شایع اند. این دفاع‌ها در کوتاه مدت مفید بوده اما در بلند مدت منجر به مشکلاتی در روابط، شغل و کامیابی از زندگی می‌گردند. این سازوکارها عبارت‌اند از:

  • جابجایی: انتقال احساسات، هیجانات و تکانه‌های اضطراب زا از یک شخص و یا شیء تهدید کننده و غیرقابل دسترس به فرد و یا شی امن تر و قابل پذیرش تر. تخلیه احساسات فروخورده بر سر اهدافی با خطر کمتر. برای مثال كارمند عصبانی از دست رئیس خود، از آنجایی كه قادر نیست بر سر رییس خود فریاد بكشد، هنگامی كه به خانه باز می‌گردد عصبانیت خود را سر همسر خود خالی كرده و سر وی فریاد می‌كشد.
  • گسستگی: تفکیک افکار و فعالیت‌های آسیب زا از بخش اصلی خودآگاه و گریز روانی از شرایط ناخوش آیند از طریق جدا کردن خود از واقعیت. ممکن است تغییر عمده و موقتی در شخصیت و یا هویت به وجود آید. فرد روندهای رفتاری و هیجانی خود را از الگوی رفتاری و یا هویت معمول خود جدا می‌سازد.
  • توجیه عقلی: استفاده مفرط از تفکر و منطق انتزاعی برای پرهیز از احساسات آزار دهنده با تمرکز بر جنبه‌های عقلانی. نادیده گرفتن جنبهٔ احساسی قضایا و پرداختن به تجزیه و تحلیل شناختی آنها.
  • جداسازی: فرد جنبه‌های هیجانی فکر یا موضوع را حذف می‌کند و یا یک خاطره را با تمام جزییاتش بدون توجه به حالت هیجانی اساسی همراه آن یادآوری می‌کند.

 

ناخودآگاه، مکانیسم های دفاعی، روانکاوی فروید

 

  • واپس رانی: اصلی‌ترین مکانیسم های دفاعی است و به معنی جلوگیری از ورود افکار، خاطرات، آرزوها، امیال و تجارب دردناک، ناخوشاینـد، شرم آور و ناپسند به سطح خودآگاه و هشیار است. در این مکانیسم خـاطرات استرس زا به طور گزینشی به ناخودآگاه رانده می‌شوند. واپس رانـی بـا انـكار متفاوت است در واپس رانی فرد هیچ چـیزی را نفی نمیكند. برای مثال دختری كه در خردسالی مورد تعـرض جنسی واقع شده، این تجربه دردناک را سركوب می‌كند.
  • دلیل‌تراشی: فرد افکار و احساسات و انگیزه‌های خود را نسبت به یک موضوع تغییر می‌دهد و آن‌ها را به افکار و هیجانات و انگیزه‌هایی نسبت می‌دهد که موجه‌تر و مقبول‌ترند. به این ترتیب از اضطراب مربوط به انگیزه و فکر اصلی اجتناب می‌کند. برای مثال فردی كه از اداره خود اخراج گردیده علت اخراج خود را چنین توجیه میكند:من چون آدم متملقی نبودم و چاپلوسی رییس را نمی‌كردم اخراج شدم.در صورتی كه بی كفایتی و عملكرد ضعیف وی علت اصلی بركناری وی بوده است.
  • واکنش وارونه یا واکنش‌سازی: فرد احساس و نیت خود را به طور اغراق‌آمیزی عکس آن چیزی که بوده ابراز می‌کند.
  • بازگشت یا واپس‌روی: این سازوکار دفاعی، شخص به زمان گذشته بر می‌گردد و به مرحله‌ای از زندگی می‌رود که در آن اضطراب کمتری داشته و مسئولیت‌هایش کمتر و سبک‌تر بوده است. برای مثال بزرگسالی كه هنگام سرخوردگی و ناكامی عروسكی را در آغوش می‌گیرد. مكیدن شست و یا مداد، به لحن كودكان صحبت كردن و هرگونه بروز رفتار سنین پایین تر از خود واپس روی محسوب می‌گردد.
  • باطل‌سازی: فرد برای رهایی از اضطراب و خنثی کردن عمل یا فکر نادرست خود کارهایی انجام می‌دهد از قبیل عذرخواهی یا اقرار به اشتباه، ابراز پشیمانی، ریاضت کشیدن و پذیرش تنبیه.
  • گوشه گیری: فرد به صورت ناخودآگاه و برای کاهش اضطراب از اطرافیان خود کناره گیری کرده و انزوا طلب می‌شود.

 

۴- مکانیسم های دفاعی سطح چهارم یا بلوغ یافته

این سازوکارهای دفاعی مقبول بوده و از بزرگسالان سالم سر می‌زنند و نشانگر سلامت روان فرد هستند. این مکانیسم های دفاعی عبارت اند از:

  • نوع دوستی: خدمت‌رسانی و یاری رساندن به دیگران به طور سازنده که رضایت فردی را به دنبال دارد. فرد از واکنش مثبت دیگران خشنود شده واحساس خوبی پیدا می‌کند.
  • پیش‌بینی: فرد با پیش‌بینی رویدادهای احتمالی آینده و در نظر گرفتن واکنش‌ها و راه حل‌های واقع گرایانه و جایگزین از اضطراب خود می‌کاهد.
  • شوخی یا شوخ‌طبعی: فرد با تاکید بر جنبه‌های جالب و طنزگونه عامل اضطراب‌آمیز با آن کنار می‌آید.
  • همانندسازی: تمایلی ناخودآگاه به جذب و اقتباس ویژگی‌های شخصیتی فرد یا گروهی دیگر به ویژه خانواده یا افراد مهم.
  • درون‌فکنی: نوع شدید همانند سازی است که در آن فرد ارزش‌ها و ویژگی‌های فرد و یا گروه دیگر را جذب ساختار «خود» می‌کند.
  • والایش: فرایند ناخودآگاه حل آرزوهای ناکام از طریق فعالیت‌هایی که از نظر اجتماعی مقبول و مورد پذیرش است.
  • سرکوب: فرایندی خودآگاه و ارادی است که در آن فرد خواسته‌ها و امیال خود را مهار می‌کند، و یا به طور موقت خاطرات ناراحت‌کننده را کنار می‌گذارد و به آن‌ها نمی‌اندیشد.

همه ما تقریبا همیشه از این مکانیسم های دفاعی به نحوی استفاده می‌کنیم . ولی موقعی استفاه از مکانیسم‌های فوق جنبه مرضی به خود می گیرند که مکررا و دائما مورد استفاده قرار گیرند و سبب جدایی دائمی از واقعیت بشوند. در این حال ما با یک بیمار روانی سروکار خواهیم داشت.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید